گناه شخصیتها
گناه آنان که در جامعه، داراى موقعیت خاص هستند (مثل علمای دین، دولتمردان، سیاستمداران، هنرمندان، بزرگان فامیل و…) با گناه دیگران یکسان نیست، و چه بسا گناه صغیره آنها، حکم گناه کبیره را داشته باشد، زیرا گناه آنها داراى دو بعد است: بعد فردى و بعد اجتماعى.
گناه شخصیتها و بزرگان از نظر بعد اجتماعى مى تواند زمینه ى اغوا و انحراف جامعه و موجب سستى دین مردم شود. (برای مثال می توان به اختلاسهای میلیاردی اخیر از جانب قدرتمندان و وابستگان آنها و وضعیت نابهنجار حجاب و حیاء در بین بازیگران اشاره کرد که امنیت معنوی جامعه را به شدت به مخاطره انداخته اند.)
بر همین اساس، حساب خداوند با بزرگان و شخصیت ها، غیر از حساب او با دیگران است.
در آیه ۴۴ تا ۴۸ سوره حاقهّ مى خوانیم:
«و لو تَقَوّلَ علینا بعض الاَقاویل. لاَخَذنا منِه بِالَیمین. ثمّ لَقطعنا مِنه الوَتین. فَما مِنکم مِن اَحد حاجِزین.»
«و اگر او (پیامبر) سخن دروغ بر ما مىبست، ما او را با قدرت مىگرفتیم، سپس رگ قلبش (یعنى شاهرگش) را قطع مىکردیم، و احدى از شما نمىتوانست مانع شود و از او حمایت کند.»
در قرآن افراد بدعتگذار و تحریفگر بسیارى مطرح شده اند اما خدا دربارهى هیچکدام از آنها این گونه سخن نگفت که: «رگ گردنت را مىزنیم» ولى به پیامبر صلى الله علیه وآله به خاطر عصمت و مقام علم و آگاهیش چنین مىفرماید، زیرا او شخص بزرگى است که گناهش نیز بسیار بزرگ است.
بنابراین آنان که داراى شخصیت علمى و دینى هستند و انتسابشان به دستگاه دین بیشتر است، مسئولیت بیشترى دارند.
منبع: گناه شناسی قرائتی/ ص:۱۸ و۱۹.