مطالعه و دانلود مقاله قطع رحم
چکیده
یکی از پدیدههایی که متأسفانه روز به روز در حال گسترش است، فرهنگ تنها زیستن و جدایی از دیگران است؛ به این صورت که شخص ارتباطش را با تمامی افراد اعم از خویشاوند و غیر خویشاوند قطع میکند تا جایی که حتی به اندازهٔ یک احوال پرسی نیز وقت نگذاشته و نسبت به نسب و خویشاوندی بی تفاوت میگردد. پدیدهٔ شوم قطع رحم که از قطع ارتباطات زبانی آغاز شده و به سایر مراحل اعم از قطع ارتباطات قلبی، مالی و عملی میانجامد، یکی از معضلات عصر حاضر به شمار میآید که بر اثر عواملی همچون تشریفات، زراندوزی، گرانی و هزینههای بالا، توقعات بیجا و تقلید از فرهنگ بیگانه نشأت گرفته و به جایی منتهی میشود که خیر و برکت را از زندگی افراد گرفته و لعن الهی، مرگ زودرس و گرفتاری در پل صراط را جایگزین آن میکند. این در صورتی است که صلهٔ رحم باعث ضرر دنیایی یا دینی شود، باید به حدی که ضرر ندارد تغییر کند و تقلیل یابد تا دچار تخریب به جای اثرگذاری مثبت نشود.
تعریف و تبیین
قطع رحم در مقابل صلهٔ رحم بوده و عبارت است از: «قطع ارتباط با خویشان پدری و یا مادری هرچند به چندین واسطه به فرد منسوب باشند و همچنین خویشاوندان از طریق اولاد، حال چه محرم باشند و چه نامحرم، دور باشند یا نزدیک یعنی واسطه میانشان باشد یا نباشد را «رحم» مینامند که قطع ارتباط با آنان را اصطلاحاً «قطع رحم» نامگذاری میکنند. [۱] در نتیجه به کسی که ارتباط خود را با ارحام کاملاً قطع کند، «قاطع رحم» گفته میشود.
مراتب قطع رحم
همانطور که صلهٔ ارحام دارای مراتب و اشکال گوناگونی میباشد، قطع رحم نیز دارای مراتب و مراحل مشخصی است که تمامی آنها مورد مذمت و نهی شارع مقدس در متون دینی قرار گرفته است. این مراتب عبارتند از:
۱. قطع رحم زبانی
اولین و ابتداییترین نوع از قطع رحم عبارت است از اینکه شخص ارتباطات کلامی خود اعم از سلام کردن، جواب سلام دادن، احوال پرسی کردن و لسان لَیِّن [نرم] را نسبت به خویشاوندان خود قطع کند. حقیقتاً چه زشت و ناپسند است که انسانی در زندگی چند روزه و فناپذیر دنیا از احوال پرسی و حتی جویای احوال شدن نسبت به خویشاوندان خود دریغ کند که چنین شخصی مرتکب قطع رحم عملی نیز خواهد شد؛ از همینرو اسلام عزیز پیروان خود را به دعا کردن در حق خویشان، به نیکی یاد کردن از آنان و دوری از غیبت، تهمت، فحش، بدگویی و خبرچینی دربارهٔ آنان و همچنین کارهایی همچون سلام کردن و رد سلام و فرستادن سلام که از مصادیق صلهٔ رحم زبانی هستند، سفارش نموده است؛ چنانکه میفرماید: (وَ إِذا حُییتُمْ بِتَحِیهٍ فَحَیوا بِأَحْسَنَ مِنْها أَوْ رُدُّوها): [۲] هرگاه به شما تحیّت [سلام] گویند، پاسخ آن را بهتر از آن بدهید یا [لا اقل] به همانگونه [که سلام کردهاند] پاسخ بگویید.
۲. قطع رحم قلبی
بدین معنا که شخص در هیچ یک از غمها و شادیهای خویشاوندان، خود را شریک ندانسته و حتی به جایی برسد که نفرین و دعای پدر و مادر برایش مساوی شده و مفهوم دعای خیر نسبت به یکدیگر نیز از دل و قلبش رخت بربندد. این در حالی است که صلهٔ رحم قلبی نیز همواره مورد سفارش پیشوایان دینی بوده و آرزوی قلبی برای سعادتمندی خویشان در دنیا و آخرت، دعا برای دفع بلاهای دنیوی و اخروی، آرزوی تداوم نعمتهای موجود، محبّت ورزی به آنان و به یاد یکدیگر بودن از موارد صلهٔ رحم قلبی بیان شده است. با این همه برخی از مردم نسبت به خویشاوندان کوتاهی کرده و نه تنها صله ارحام نمیکنند، بلکه در قطع آن نیز میکوشند.
۳. قطع رحم مالی
افرادی که در خانوادهها توانایی مالی داشته و میتوانند به دیگر افراد فامیل که قدرت مالی ندارند کمک کنند ولی این کار را کنار بگذارند و یا با خسارت زدن به اموال نزدیکان باعث آزار آنها شوند، اینگونه رفتار نوعی قطع رحم محسوب میشود که اصطلاحاً از آن به عنوان قطع رحم مالی یاد میشود. از نظر مکتب وحیانی اسلام، آنچه در رابطهٔ خویشاوندی مهم است، داشتن روحیهٔ تعهد و اهتمام به خویشان است تا آنها از کمکهای متقابل و حمایتهای عاطفی و اقتصادی یکدیگر بهرهمند شوند و بیتوجهی به مشکلات خویشاوندان و عدم درک مشکلات آنها به نوعی قطع رحم محسوب میشود؛ از همین رو قرآنکریم کمک به بستگان را جزء حقوق مالی محسوب میکند و آنجا که سخن از کمک اقوام به میان آمده، آن را به عنوان یک حق واجب ذکر کرده و میفرماید: (وَ آتِ ذَا الْقُرْبی حَقَّهُ): [۳] و حقّ نزدیکان را بپرداز. به همین خاطر است که امیرمؤمنان علی”علیه السلام” فرموده است: «فَمَن أتاه اللّه مالاً فلیصل به قرابَتَه؛ [۴] کسی که از سوی خدا ثروتی به دست آورد باید بستگان خویش را به وسیله آن دستگیری کند».
۴. قطع رحم عملی
در این نوع از قطع رحم فرد به طور کلی رفت و آمد خود با خویشاوندانش را کنار گذاشته و به قول معروف به غریبهای آشنا تبدیل میشود که شاید سالیان سال با خویشاوندان خود ارتباط نداشته و از حال آنها بیخبر باشد. این در حالی است که امام علی”علیه السلام” در این زمینه میفرماید: «اِنَّ صِلَهَ الرحامِ لَمِن موجِباتِ الاسلامِ وَ اِنَّ اللّهَ سُبحانَهُ اَمَرَ بِاِکرامِها وَ اِنَّهُ تَعالی یصِلُ مَن وَصَلَها وَ یقطَعُ مَن قَطَعَها وَ یکرِم مَن اَکرَمَها؛ [۵] به راستی که صلهٔ رحم از واجبات اسلام است، خدای سبحان امر فرموده که آن را گرامی بدارند و با هر کس که صلهٔ رحم کند، رابطه برقرار میکند و با هر کس که قطع رحم کند، قطع رابطه میکند و هر کس که صلهٔ رحم را گرامی بدارد، گرامیاش میدارد».
علل و عوامل قطع رحم
از منظر اسلام، رذائل اخلاقی مانند: تکبر، حسد، چشم هم چشمی، سخنچینی، روحیهٔ تجسس و فضولی، حرص و طمع و خساست طبع، بداخلاقی، کم رویی، پروریی و غیره میتوانند بر صلهٔ رحم، تأثر منفی گذاشته و منجر به کاهش روابط فامیلی شوند و در مقابل داشتن روحیهٔ عفو و گذشت و آراسته شدن به مکارم اخلاقی مانند تواضع، قناعت، سخاوت، خویشتن داری، خوشرویی، خوشخویی و اعتماد بر فضل و کرم و رزاقیت حضرت حق میتواند کارگشا باشد؛ لکن با وجود تأکیدات مکرر و مُبَیَن بر نهی و مذمت از قطع رحم در آموزههای اسلامی، متأسفانه برخی از افراد نسبت به خویشاوندان کوتاهی کرده و نه تنها صلهٔ ارحام نمیکنند بلکه در قطع آن نیز میکوشند. بیشک بخش عمدهای از قطع رحمها بر اثر مسائل مالی و تصورات غلط از صلهٔ رحم میباشد که برخی به گمان اینکه صلهٔ رحم هزینه دارد و در برابر هزینه هیچ سودی نداشته، اقدام به قطع ارتباط با خویشاوندان خود مینمایند البته در کنار این عوامل مادی، عوامل روانی نیز تأثیرگذار هستند که در اینجا به بیان عوامل قطع رحم در تمامی ابعاد آن میپردازیم:
۱. تشریفات و چشم و همچشمی
به جرأت میتوان گفت یکی از مهمترین علل مادی قطع رحم، شیوع و گسترش تشریفات و تجملگرایی در میان خانوادهها است که موجب شده تا ارتباط و پیوند میان افراد کم رنگ بشود. این در حالی است که در تعالیم اسلامی از آداب میزبانی آمده است که از آنچه در خانه دارید بر مهمان [ناخوانده] دریغ نکنید و از آنچه که ندارید خود را به تکلف نیندازید؛ چنانچه امام صادق”علیه السلام” میفرماید: «اِذا اَتاک اَخوک فَآتِهِ بِما عِندَک وَ اِذا دَعَوتَهُ فَتَکلَّف لَهُ؛ [۶] هرگاه برادرت ناخوانده بر تو وارد شد، همان غذایی که در خانه داری برایش بیاور و هرگاه او را دعوت کردی در پذیرایی از او خودت را به زحمت بینداز». البته ناگفته نماند که در این بین، وجود تورم و گرانی نیز همانند مسألهٔ تشریفات علاوه بر اینکه منجر به صرف هزینههای زیاد در میهمانیها میشود، باعث ایجاد فاصله بین خانوادهها نیز میگردد. این در حالی است که با توجه به تعالیم اسلامی، صلهٔ رحم بدون صرف هیچ گونه هزینهای نیز قابل اجرا میباشد. همان طور که بارها [در مبحث صلهٔ رحم] اشاره شد، در احادیث بیشماری در امر صلهٔ رحم، به سلام و پذیرایی با جرعهای آب، بسنده شده است. امام صادق”علیه السلام” در این زمینه میفرماید: «صل رحمک و لو بِشُربَه من ماء؛ [۷] صلهٔ رحم کن، اگر چه به جرعهٔ آبی باشد».
حکایت: سنت علوی در ارتباطات
امام رضا”علیه السلام” داستانی را از اجداد مطهرشان”علیهم السلام” برای اصحاب نقل کرد و فرمود: روزی فردی امام علی”علیه السلام” را به میهمانی دعوت کرد. امام علی”علیه السلام” مهمانی را به صورت مشروط پذیرفت. ایشان فرمود: «به سه شرط میآیم اگر قول دهی که رعایت کنی، دعوتت را میپذیرم» مرد گفت: «آن سه شرط چیست؟» فرمود: «شرط اول اینکه چیزی از بیرون منزل برای من تهیه نکنی. دوم از آنچه در منزل هست، چیزی را از من دریغ نکنی و سوم اینکه زن و بچهات را به رنج و سختی نیندازی».
۲. حب دنیا و زراَندوزی
در مقابل برخی از افراد نیز هستند که به جهت طمع در مال اندوزی و زیاد کردن اموال، ارتباط خود با خویشاوندانشان را به بهانهٔ هزینهبر بودن قطع مینمایند. در همین زمینه روایتی از امام رضا”علیه السلام” نقل شده که میفرماید: «لَا یَجْتَمِعُ الْمَالُ إِلَّا بِخِصَالٍ خَمْسٍ بِبُخْلٍ شَدِیدٍ وَ أَمَلٍ طَوِیلٍ وَ حِرْصٍ غَالِبٍ وَ قَطِیعَهِ الرَّحِمِ وَ إِیثَارِ الدُّنْیَا عَلَی الْآخِرَهِ؛ [۸] مال جز با پنج خصلت در یکجا جمع نمیشود: بخل شدید، آرزوهای دور و دراز، حرص غالب، قطع رابطه با خویشاوندان و مقدم داشتن دنیا بر آخرت». غرق شدن در کام دنیا و لذتهای آن و افتادن در دام تجملگرایی و دنیاپرستی، باعث شده تا تفکر و اندیشهٔ برخی از انسانهای دنیا زده، از ماده و مادیات فراتر نرود. در چنین شرایطی کسب اموال و تصاحب دنیا، اولین و آخرین هدف و تنها مسابقهٔ معنادار در زندگی این انسانها بوده و تعالیم الهی در حاشیه قرار میگیرند.
۳. توقعات و انتظارات بیجا
گاهی توقعات بالای خانوادهها، که بر اثر میزان انتظارات آنها به وجود میآید موجب قطع روابط خانوادگی میشود. اگر انتظارات و توقعات شخص بالا رود در برابر کوچکترین کاری که انجام داده است توقع بیشترین و بهترین پاداش را داشته باشد، این خود باعث کدورت و دوری شده و به خودی خود باعث انفکاک خانوادهها میگردد. اما متأسفانه در عصر فعلی آنقدر سطح توقعات و خواستههای نابجا بالا رفته است که نه تنها بدون دعوت به یگدیگر سر نمیزنند، بلکه با بهانههای واهیای همچون: ابتدا سلام نکردن میزبان، ابرو بالا انداختن همسر میزبان، بی کلاس بودن خانهٔ میزبان [خویشاوند] و اموری از این قبیل، به راحتی اقدام به قطع صلهٔ رحمی که از ارکان روابط اجتماعی است، میکنند.
حکایت: توقع بیجا با شکر تنافی دارد
ابووائل میگوید من به اتفاق دوستم به خانهٔ سلمان فارسی رفتیم و مدتی نشستیم. هنگام غذا فرا رسید. سلمان گفت اگر رسول خدا”صلی الله علیه و آله” از تکلف و خویشتن را به زحمت افکندن نهی نکرده بود، برایتان غذای بهتری فراهم میکردم. سپس برخاست مقداری نان و نمک آورد و در برابر مهمانان گذاشت. دوستم گفت کاش همراه این نمک، مقداری مرزه و آویشن بود. سلمان برخاست و ظرف آب خویش را گرو نهاد و کمی مرزه فراهم کرد و سر سفره نهاد. وقتی غذا را خوردیم، دوستم گفت خدا را شکر که به روزیِ خدا قانعیم. سلمان گفت اگر به رزق خدا قانع بودی، الان ظرف آب من در گرو نبود. [۹]
۴. ضعف فرهنگی
تقلید کورکورانه از فرهنگهای بیگانه و تأثیر پذیری از آن، راه و روش نادرستی است که میتواند جوامع اسلامی را با خطرات مهمی مواجه سازد و ارزشهای اسلامی را به شدت کمرنگ بنماید. در حقیقت نظام خانواده خصوصاً در جوامع غیر اسلامی با آموزهها و فرهنگ ما [در اغلب موارد] تنافی داشته و دید و بازدید در این جوامع، بیشتر در جنبههای مادی خلاصه شده است. انسانهای سست عنصری همواره میکوشند تا فرهنگ بیگانه را با تمام نقصها و معایبش نصبالعین خود قرار داده و از ملیت و مذهب خود فرسنگها فاصله بگیرند، تا به پندار خود در سلک انسانهای شایسته و به روز، پیشرفته و با فرهنگ درآیند، باید بدانند که با این کار، روز به روز فاصلهشان از خدا، خود، خانواده، خویشان و خوشبختی، بیشتر و بیشتر خواهد شد.
آثار قطع رحم
اسلام در کنار توجه به رشد فردی آحاد افراد جامعه و توجه به جایگاه و اهمیت خانواده، نسبت به ارتباط و رفت و آمدهای خویشاوندی نیز فرامینی را بیان کرده است که اجرای آنها ضامن سلامت و سعادت زندگی اجتماعی و بیتوجهی به آن آثار زیانباری را به دنبال دارد؛ لذا انسانی که دستور خداوند مبنی بر برقراری ارتباط با خویشاوندان را نادیده میگیرد و مرتکب رذیلهٔ قطع رحم میشود چیزی به جز لعن و نفرین الهی در انتظارش نخواهد بود. قرآنکریم میفرماید: (وَالَّذِینَ ینقُضُونَ عَهْدَ اللّهِ مِن بَعْدِ مِیثَاقِهِ وَیقْطَعُونَ مَآ أَمَرَ اللّهُ بِهِ أَن یوصَلَ وَیفْسِدُونَ فِی الأَرْضِ أُوْلَئِک لَهُمُ اللَّعْنَهُ وَلَهُمْ سُوءُ الدَّارِ): [۱۰] و آنها که عهد الهی را بعد از محکم کردن میشکنند و پیوندهایی را که خدا فرمان به برقراری آن داده، قطع میکنند و در روی زمین افساد مینمایند، لعنت و مجازات سرای دیگر از آنهاست. در اینجا به برخی از این آثار اشاره میکنیم:
۱. عدم خیر و برکت در رزق
یکی از مهمترین عوامل مؤثر در ازدیاد و برکت رزق توجه به روابط خویشاوندی است تا جایی که در متون دینی از قطع رحم به عنوان یکی از عوامل کاهش دهندهٔ رزق یاد شده است؛ چنانچه ابوحمزهٔ ثمالی میگوید امیرمؤمنان”علیه السلام” در خطبهای فرمودند پناه میبرم به خدا از گناهانی که در نابودی مرتکبشونده شتاب میکند. عبدالله بن یشکری برخاست و گفت: یا امیرمؤمنان! مگر گناهی هم هست که عامل شتاب در نابودی باشد حضرت فرمودند: «نعم ویلک قطیعه الرحم، ان اهل بیت لیجتمعون و یتواسون و هم فجره فیرزقهم الله و ان اهل البیت لیترقون و یقطع بعضهم بعضاً فیحرمهم الله و هم اتقیاء؛ آری وای بر تو! آن گناه قطع رحم است، چه بسا خانوادهای که گرد هم میآیند و یاری هم میکنند با اینکه از حق دورند خداوند به آنان وسعت روزی میدهد و چه بسا خانوادهای هستند که از هم جدا میشوند و از همدیگر قطع رحم میکنند پس خداوند آنان را محروم [از روزی میکند] در حالی که پرهیزکارند». [۱۱]
۲. مرگ زودرس
یکی دیگر از آثار نامطلوب قطع رحم زودرس بودن مرگ برای قاطع رحم است که طبق فرمودهٔ مرحوم علامه مجلسی در بحار الانوار، از امام سجاد”علیه السلام” نقل شده است که شش چیز موجب مرگ زودرس انسان میشود، از جمله قطع رابطهٔ خویشاوندی است چنانچه میفرماید: والذنوب آلتی تجعل الفناء قطیعه الرحم…؛ [۱۲] گناهانی که مرگ انسان را زود میرساند شش چیز است قطع رابطهٔ خویشاوندی و…». در همین زمینه امام صادق”علیه السلام” نیز در راستای تبیین این مهم میفرماید: «مردی که از عمرش سی و سه سال مانده قطع رحم میکند، پس خدا آن را به سه سال کاهش میدهد». [۱۳]
حکایت: مرگ زودرس سزای ترک رحم
داود رقّی نقل میکند به محضر امام صادق”علیه السلام” رسیدم، بدون اینکه سخنی بگویم فرمود: ای داود روز پنجشنبه هنگامی که برنامهٔ اعمالتان را پیش من آوردند، در آن دیدم که تو دربارهٔ پسر عمویت، فلانی، خوب عمل کردهای. از این کار تو خوشحال شدم ولی همین قطع رحم از جانب او، باعث مرگ زودرس پسرعمویت خواهد شد. داود میگوید پسر عمویی داشتم بسیار بدفطرت و مخالف صلهٔ رحم و دشمن سرسختم بود اما هنگامی که شنیدم او و خانوادهاش در فقر و ناداری شدید، روزگار بدی را به سر میبرند ضمن بازدید از آنها به ایشان، برایش مقداری مخارج فرستادم سپس به سوی مکه حرکت نمودم و او بعد از من فوت شده بود، موقعی که در مدینه خدمت امام صادق”علیه السلام” رسیدم بدون اینکه حرفی بزنم امام”علیه السلام” آن جریان را به من خبر داد. [۱۴]
۳. گرفتاری در پل صراط
با مراجعه به روایات و متون دینی استفاده میشود که شخص قاطع رحم نه تنها توان عبور از پل صراط را ندارد، بلکه بوی بهشت را نیز استشمام نخواهد کرد؛ چنانچه امام باقر”علیه السلام” فرموده است:
سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ ص یقُولُ حَافَتَا الصِّرَاطِ یوْمَ الْقِیامَهِ الرَّحِمُ وَ الْأَمَانَهُ فَإِذَا مَرَّ الْوَصُولُ لِلرَّحِمِ الْمُؤَدِّی لِلْأَمَانَهِ نَفَذَ إِلَی الْجَنَّهِ وَ إِذَا مَرَّ الْخَائِنُ لِلْأَمَانَهِ الْقَطُوعُ لِلرَّحِمِ لَمْ ینْفَعْهُ مَعَهُمَا عَمَلٌ وَ تَکفَّأَ بِهِ الصِّرَاطُ فِی النَّارِ؛ [۱۵] در دو طرف پل صراط، امانت و صلهٔ رحم است. پس کسی که در امانت مردم خیانت نکرده و با خویشان خود به نیکی رفتار نموده است از آن به آسانی میگذرد و به بهشت وارد میشود. اما شخصی که در امانت خیانت کرده و قطع رحم نموده است، هیچ عمل دیگری به او نفع نمیرساند و به آتش افکنده میشود.
مستثنیات قطع رحم
در مکتب وحیانی اسلام تنها در یک مورد قطع رحم جایز دانسته شده است؛ به این صورت که در رابطه با خویشاوندان کافر و مشرکی که دشمن اسلام و ستیزهجو هستند سفارش به صلهٔ رحم نشده است. قرآنکریم در اینباره میفرماید: (ما کانَ لِلنَّبِی وَ الَّذینَ آمَنُوا أَنْ یسْتَغْفِرُوا لِلْمُشْرِکینَ وَ لَوْ کانُوا أُولی قُرْبی مِنْ بَعْدِ ما تَبَینَ لَهُمْ أَنَّهُمْ أَصْحابُ الْجَحیمِ): [۱۶] برای پیامبر و مؤمنان، شایسته نبود که برای مشرکان [از خداوند] طلب آمرزش کنند، هر چند از نزدیکانشان باشند [آن هم] پس از آنکه بر آنها روشن شد که این گروه، اهل دوزخند.
بدیهی است که آمرزش خواستن، استغفار کردن و دعا کردن جزء محدودهٔ صلهٔ رحم حساب میشود. از همینرو فقط در همین یک مورد اسلام قطع رحم را جایز دانسته است که در واقع هم قطع رحم نیست بلکه دوری جستن از همنشینی با مشرکین است. البته باید توجه داشت که کفر خویشاوندان نزدیکی همچون پدر و مادر مجوز برای قطع رحم با آنها نخواهد بود؛ چنانکه از امام صادق”علیه السلام” نقل شده است که فرمود: «حق رحم به هیچ چیز ساقط نمیشود. اگر بستگانت بر دین تو بودند، دو حق بر تو داشتند: حق رحم و حق اسلام». [۱۷]
حکم قطع رحم
اسلام نسبت به صلهٔ رحم و کمک و حمایت و محبت نسبت به خویشاوندان اهمیت فوق العادهای قائل شده است و قطع رحم و بریدن رابطه از خویشان و بستگان را شدیداً نهی کرده است و به نظر تمام مراجع تقلید در مورد صلهٔ رحم حکم به وجوب آن است و ترک صلهٔ رحم را حرام میدانند.
همچنین باید توجه داشت که در نظر شرعی مراجع عظام نیز به حرمت قطع رحم اشاره شده است، به عنوان نمونه:
۱. مقام معظم رهبری [مد ظله العالی] در این زمینه مینویسد: «قطع رحم با کسانی که از خویشاوندان نَسَبی میباشند، جایز نیست و صلهٔ رحم متوقف بر مراوده و رفت و آمد نیست و با احوالپرسی و پیغام فرستادن از طریق تلفن یا نامه هم محقق میشود». [۱۸]
۲. آیت الله سیستانی [حفظه الله] هم با اشاره به حرمت قطع رحم، مینویسد: «قطع رحم، حرام است حتی اگر چه او جلوتر بریده باشد، نمازخوان نباشد، شرابخوار هم باشد و یا به برخی احکام دینی بی اعتنا باشد مثل حجاب و جز آنطوری که موعظه و ارشاد و راهنمایی هم سود نبخشد. البته به شرط آنکه چنان صله رحم و پیوندی، موجب نشود که او برکار حرام تأئید و تشویق شود. [۱۹]
۳. آیت الله مکارم [حفظه الله]: «صلهٔ رحم جز در جایی که رابطه با آنها مفسده داشته باشد و یا ترک آن موجب نهی از منکر آنان شود، باید در حدّ واجب صله رحم کرد». [۲۰]
البته باید توجه داشت که صلهٔ رحم دارای درجاتی است که نسبت به شرایط و افراد، متفاوت است؛ بله در صورتی که باعث ضرر دنیایی یا دینی شود باید به حدی که ضرر ندارد تغییر کند و تقلیل یابد. مثلاً در مقابل ظالم و گناه کار همراه با امر به معروف و نهی از منکر باشد و به صورتی انجام شود که این ارتباط، تأیید اعمال آنها محسوب نشود و در مقابل کسی که میداند از دیدن او خوشحال نمیشود باید به صورت کمک غیر مستقیم به او یا پرس و جوی احوال او از دیگران باشد و به هر حال لطف خود نسبت به او را به روشهای مختلف ابراز کند.
حکایت: توجه علما به صلهٔ رحم
یکی از سیرههای عملی عالم بزرگوار آیت الله شیخ محمد کوهستانی این بود که هر ساله تا سیزده نوروز، چون مهمانان از نقاط مختلف به محضرشان میآمدند، منزل را ترک نمیکردند ولی پس از آن صلهٔ رحم و بازدید را از بالای محله، آغاز میکردند و به تمامی منازل میرفتند و در هر خانهای چند لحظه توقف و احوال پرسی میکردند. یکی از شاگردان وی که ایشان را همراهی میکرد، میگوید آیت الله کوهستانی بعد از تعطیلات نوروز به من گفتند بیا با هم برای صلهٔ ارحام به منازل محل برویم، دستمالی هم بردار تا تخم مرغهای آب پز و رنگ شده سفرهٔ عید را داخل آن قرار داده و برای دیگر طلبهها ببریم. به اتفاق آقا حرکت کردیم، درب هر خانهای که وارد میشدیم مدتی مینشستیم، اگر در بعضی منازل اهل آن خانه نبودند آقا با عصا به کوبهٔ درب میزدند و میگفت: «ای کوبه فردای قیامت شهادت بده که محمد آمد برای صلهٔ ارحام». [۲۱]
خویشاوندانی که از نظر اسلام قطع رحم با آنان جایز نیست
پرسش: خویشاوندانی که از نظر اسلام قطع رحم با آنان جایز نیست، چه کسانی هستند؟
پاسخ: به طور کلی رحم شامل کسانی میشود که در یکی از طبقات و مراتب دریافت ارث قرار میگیرند که عبارتند از پدر، مادر، برادر، خواهر و فرزندان آنان و نیز عمو، عمه، خاله، دایی و فرزندان آنان. به همین خاطر از نظر شرعی و طبق فتاوای اکثر فقها قطع رحم نسبت به هیچ یک از طبقات مذکوره جایز نمیباشد. [۲۲]
آیا قطع رحم به صرف قطع ارتباطات صورت میپذیرد؟
پاسخ: صلهٔ رحم، به معنای محبت، رسیدگی نسبت به خویشان و نزدیکان [سه طبقهٔ ارث] و دید و بازدید با آنهاست؛ در فقه اسلامی، ارحام و خویشان نسبی از حقوق بیشتری نسبت به دیگران برخوردارند و به آنها توجه زیادی شده است، مثلاً در مواردی که انسان حقوق مالی [نذر، صدقه، زکات و…] به عهده دارد، اگر میان بستگان وی افراد نیازمندی وجود داشته باشند، باید آنها را بر دیگران مقدم بدارد. البته باید توجه داشت که صلهٔ رحم منحصر در دید و بازدید نیست بلکه از طرق دیگر مانند نامه، یا تلفن، یا دعوت از آنان، محقق میشود.
پی نوشت:
[۱]. صله الرحم و قطیعتها، طاهری خرم آبادی: ص ۱۲.
[۲]. سورهٔ نساء: آیهٔ ۸۶.
[۳]. سورهٔ اسراء: آیهٔ ۲۶.
[۴]. نهج البلاغه: خطبهٔ ۱۴۲.
[۵]. تصنیف غررالحکم و دررالکلم، آمدی: ص ۴۰۵.
[۶]. اصول کافی: ج ۶، ص ۲۷۵.
[۷]. اصول کافی: ج ۲، ص ۱۵۱.
[۸]. وسائل الشیعه: ج ۱۷، ص ۳۴.
[۹]. مکارم الاخلاق: ص ۱۳۵.
[۱۰]. سورهٔ رعد: آیهٔ ۲۵.
[۱۱]. بحارالانوار: ج ۷۳، ص ۳۵۷.
[۱۲]. بحارالانوار: ج ۷۳، ص ۳۴۵.
[۱۳]. اصول کافی: ج ۲، ص ۱۵۳.
[۱۴]. بحارالانوار: ج ۷۴، ص ۹۳.
[۱۵]. اصول کافی: ج ۳، ص ۲۲۳.
[۱۶]. سورهٔ توبه: آیهٔ ۱۱۳.
[۱۷]. اصول کافی: ج ۲، ص ۱۵۷.
[۱۸]. استفتائات: ص ۱۴۳.
[۱۹]. توضیح المسائل: مسألهٔ ۲۵۶.
[۲۰]. استفتائات: ج ۲، ص ۴۶.
[۲۱]. ریحانه الأدب، مدرس تبریزی: ج ۳، ص ۲۳۵.
[۲۲]. جامع المسائل: ج ۱، س ۱۷۷۲.
منبع: گردآوری: صالح احمدی / واحد پژوهش مجمع جهانی صادقین”علیهما السلام”