مقایسه دو نوع برخورد با بیت المال، برخورد امیرالمؤمنین ع و برخورد طلحه و زبیر
قابل توجه مسئولینی که احساس می کنند از انقلاب طلبکارند و مسئولیت را فرصتی برای پر کردن جیب خود و اطرافیانشان می دانند!
الجمل: چون عثمان بن حُنَیف از بصره بیرون رفت و طلحه و زبیر به بیت المال برگشتند و در برابر آنچه در آن بود، درنگ کردند، همین که میزان طلا و نقرهاش را دیدند، گفتند: اینها، همان غنیمتهایى است که خداوند، ما را به آنها وعده داده است و به ما خبر داده است که آن را به زودى در اختیارمان مىنهد.
ابو الأسود مىگوید: این سخن را از آنان شنیدم و پس از آن ماجرا، على علیه السلام را دیدم که وارد بیت المال بصره شد. وقتى ثروتهاى آن را دید، فرمود: «اى [طلاهاى] زرد! اى [نقرههاى] سفید! دیگرى را بفریبید. ثروت، مقتداى ستمگران است و من، پیشواى مؤمنان».
به خدا سوگند، نه بدانچه در آن جا بود، توجّهى کرد و نه در آنچه دیده بود، اندیشید؛ بلکه ثروتها را نزد او چون خاکى بىارزش یافتم. از آنان (طلحه و زبیر) و از وى شگفتزده شدم! از این رو با خود گفتم: «آنان از کسانىاند که دنیا را مىخواهند، و این از کسانى است که آخرت را مىجویند» و آگاهىام نسبت به وى افزون شد.
الجمل عن الواقدی: إنَّ أمیرَ المُؤمِنینَ علیه السلام لَمّا فَرَغَ مِن قِسمَهِ المالِ قامَ خَطیباً، فَحَمِدَ اللّهَ وأثنى عَلَیهِ وقالَ:أیُّهَا النّاسُ! إنّی أحمَدُ اللّهَ عَلى نِعَمِهِ؛ قُتِلَ طَلحَهُ وَالزُّبَیرُ، وهُزِمَت عائِشَهُ. وَایمُ اللّهِ لَو کانَت عائِشَهُ طَلَبَت حَقّاً وأهانَت باطِلًا لَکانَ لَها فی بَیتِها مَأوىً، وما فَرَضَ اللّهُ عَلَیهَا الجِهادُ، وإنَّ أوَّلَ خَطَئِها فی نَفسِها، وما کانَت وَاللّهِ عَلَى القَومِ إلّا أشأَمَ مِن ناقَهِ الحِجرٍ، «۳» ومَا ازدادَ عَدُوُّکُم بِما صَنَعَ اللّهُ إلّا حِقدا، وما زادَهُمُ الشَّیطانُ إلّا طُغیانا. ولَقَد جاؤوا مُبطِلینَ وأدبَروا ظالِمینَ، إنَّ إخوانَکُمُ المُؤمِنینَ جاهَدوا فی سَبیلِ اللّهِ، وآمَنوا بِهِ یَرجونَ مَغفِرَهً مِنَ اللّهِ، وإنَّنا لَعَلَى الحَقِّ، وإنَّهُم لَعَلَى الباطِلِ، وسَیَجمَعُنَا اللّهُ وإیّاهُم یَومَ الفَصلِ، وأستَغفِرُ اللّهَ لی ولَکُم. «۴»
______________________________
(۱) الیعسوب: السیّد والرئیس والمقدّم (النهایه: ج ۳ ص ۲۳۴ «عسب»).
(۲) الجمل: ص ۲۸۵.
(۳) یشیر بهذا إلى قصّه ناقه صالح علیه السلام. والحِجْر: اسم دیار ثمود بوادی القرى بین المدینه والشام وفیها بئر ثمود (راجع معجم البلدان: ج ۲ ص ۲۲۱).
(۴) الجمل: ص ۴۰۲.
منبع: دانش نامه امیرالمومنین (ع) بر پایه قرآن و حدیث و تاریخ، ج۵، ص: ۲۶۲و۲۶۳