دامهای شیطان
امام رضا (علیه السلام) از اجداد خود (علیهم السلام) نقل می کند: شیطان از زمان حضرت آدم (علیه السلام) تا هنگامی که حضرت عیسی (علیه السلام) به پیغمبری رسید نزد انبیا می آمد، و با ایشان سخن می گفت و سوال هایی می کرد، با حضرت یحیی (علیه السلام) بیشتر از دیگر پیغمبران آمد و رفت داشت.
روزی حضرت یحیی (علیه السلام) به او فرمود: ای ابومره! (این لقب شیطان است) مرا به تو حاجتی است. شیطان گفت: قدر تو از آن بزرگ تر است که حاجت تو را بتوان رد نمود. آن چه می خواهی بپرس تا پاسخ گویم.
حضرت یحیی (علیه السلام) فرمود: می خواهم دام های خود را که بنی آدم را به آنها گرفتار می کنی به من نشان دهی!
آن ملعون پذیرفت و به روز دیگر وعده کرد. چون صبح شد، حضرت یحیی(علیه السلام) در خانه را بازگذاشت و منتظر او نشست. ناگاه دید که صورتی در برابرش ظاهر شد، رویش مانند روی میمون، بدنش مانند بدن خوک، و…
حضرت یحیی(علیه السلام) دید آن ملعون قبایی پوشیده و کمربندی بر روی آن بسته، بر آن کمر بند رشته و نخ هایی رنگارنگ آویخته، بعضی سرخ و بعضی سبز، به هر رنگی رشته ای در آن میان دیده می شد، زنگ بزرگی در دست و کلاه خودی بر سر نهاده و بر آن کلاه قلابی آویزان کرده است!
تا که حضرت یحیی(علیه السلام) او را به این هییت دید، از او پرسید: این کمربند چیست که در میان داری؟ گفت: این علامت انس گیری و محبوبیت(عاشق شدن) است که من پیدا کرده ام و برای مردم زینت داده ام.
![]()
امام رضا (علیه السلام) از اجداد خود (علیهم السلام) نقل می کند: شیطان از زمان حضرت آدم (علیه السلام) تا هنگامی که حضرت عیسی (علیه السلام) به پیغمبری رسید نزد انبیا می آمد، و با ایشان سخن می گفت و سوال هایی می کرد، با حضرت یحیی (علیه السلام) بیشتر از دیگر پیغمبران آمد و رفت داشت.
روزی حضرت یحیی (علیه السلام) به او فرمود: ای ابومره! (این لقب شیطان است) مرا به تو حاجتی است. شیطان گفت: قدر تو از آن بزرگ تر است که حاجت تو را بتوان رد نمود. آن چه می خواهی بپرس تا پاسخ گویم.
حضرت یحیی (علیه السلام) فرمود: می خواهم دام های خود را که بنی آدم را به آنها گرفتار می کنی به من نشان دهی!
آن ملعون پذیرفت و به روز دیگر وعده کرد. چون صبح شد، حضرت یحیی(علیه السلام) در خانه را بازگذاشت و منتظر او نشست. ناگاه دید که صورتی در برابرش ظاهر شد، رویش مانند روی میمون، بدنش مانند بدن خوک، و…
حضرت یحیی(علیه السلام) دید آن ملعون قبایی پوشیده و کمربندی بر روی آن بسته، بر آن کمر بند رشته و نخ هایی رنگارنگ آویخته، بعضی سرخ و بعضی سبز، به هر رنگی رشته ای در آن میان دیده می شد، زنگ بزرگی در دست و کلاه خودی بر سر نهاده و بر آن کلاه قلابی آویزان کرده است!
تا که حضرت یحیی(علیه السلام) او را به این هییت دید، از او پرسید: این کمربند چیست که در میان داری؟ گفت: این علامت انس گیری و محبوبیت(عاشق شدن) است که من پیدا کرده ام و برای مردم زینت داده ام.
فرمود: این رشته های رنگارنگ چیست؟ گفت: اینها اصناف زنان است که مردم را با رنگ های مختلف و رنگ آمیزی های خود می ربایند!
فرمود: این زنگ که به دست داری چیست؟ گفت: این مجموعه ای است که همه لذت ها در آن جمع گشته. (مانند طنبور، بربط، طبل، نای و سایر آلات موسیقی.) چون جمعی به شراب خوردن پرداخته و لذتی نبرند من این رنگ را به حرکت در می آورم تا مشغول خوانندگی و ساز شوند، چون صدای آن را شنیدند، از طرب و شوق از جا به در می روند. یکی رقص می کند، دیگری بشکن می زند و آن دیگر جامه بر تن می درد.
حضرت یحیی (علیه السلام) فرمود: چه چیز بیشتر موجب کامیابی تو می گردد؟ گفت: زنها، که آنها تله های من هستند. چون نفرین و لعنت های صالحان بر من جمع می شود، نزد زنها می روم و از آنها سرخوش می شوم.
حضرت یحیی (علیه السلام) فرمود: این کلاه خود که بر سرگذاشتی چیست؟ گفت: با این کلاه، خود را از نفرین های صالحان حفظ می کنم. فرمود: این قلاب که بر کلاه آویزان کرده ای چیست؟ گفت: با این، دلهای صالحان را می گردانم و به سوی خود می کشم.
آن حضرت فرمود: تا حال هرگز بر من دست یافته ای؟ گفت: خیر، ولیکن در تو یک خصلت هست که مرا خرسند می سازد. فرمود: آن کدام است؟ جواب داد: هنگام افطار، قدری غذا بیشتر می خوری و این موجب سنگینی تو می شود و دیرتر به عبادت برمی خیزی.
حضرت فرمود: من با خدا عهد کردم که هرگز از طعام سیر نشوم، تا خدا را ملاقات نمایم. شیطان هم گفت: من نیز عهد کردم که دیگر هیچ مسلمانی را نصیحت نکنم تا خدا را ملاقات کنم. پس بیرون رفت و دیگر به خدمت آن حضرت نیامد.(اقتباس از بحار، ج ۶۳، ص ۲۲۴.)
منبع: کتاب شیطان در کینگاه
خدایا پناه می بریم به تو از شر نفس و شیطان و دامها و یاران شیطان!
دانلود کتاب شیطان در کمینگاه
سلام علیکم
مطلب بسیار مهمی بود. خیلی ممنون که قرار دادید.
یا علی
التماس دعا
پاسخ:
سلام علیکم و رحمهالله
ممنون
نظر شما در مورد پیدایش آدم چیست. من همیشه بین این موضوع که علم پیدایش آدم رو تکاملی تصویر میکنه و دین که دفعی مشکل دارم. برای تکامل دلایل علمی فراوانی هست یک مورد از چند مورد به عنوان مثال فسیل جانوران و اجداد انسان هست. میشه در این مورد توضیح بدید. ممنون میشم
این سوال اینجا برام مطرح شد چون این تصویر که از شیطان ترسیم کردید به نظرم خیلی خیالی و خنده اوره با پوزش. به نظر خرافی میاد. عین فیلمای دراکولا بود. تعجبم حضرت چرا سکته نزد البته این رو از جنبه مزاح گفتم ایشالله به دل نگیرید و جواب سوال منو بدید. در پناه خدایی که هرچیز رو در جای خود و به بهترین نحو آفرید و این آفرینش پیوسته ادامه دارد.
پاسخ:
آدم دفعی بدنیا آمد همانطور که انسانهای قبل از آدم هم دفعی بوجود آمده بودند!
و شاید فسیلهای بدست آمده مربوط به انسانهای قبلی باشد.
در روایتی از معصوم پرسیدند که قبل از آدم چه کسی بر روی زمین زندگی می کرد فرمود: آدم
سوال کرد قبل این آدم که زندگی می کرد؟؟
فرمود آدم!
اگر این روایت را کنار آیه ای از قرآن بگذاری که فرشتگان در مورد علت لزوم سجده آنها بر آدم که ممکن است نسلش فاسد و مفسد باشند بگذارید معلوم می شود وجود فسیلهای انسانهای اولیه را با خلقت دفعی آدم بی ارتباط دانست.
حتی احتمالی قوی در مورد ازدواج فرزندان آدم هست و اینکه با انسانهای اولیه ازدواج کرده اند نه با خواهر و برادر های خودشان.
نظریه تکامل را هم خیلی از دانشمندان رد کرده اند.
اصولا خیلی از نظریه های علمی بعد از مدتی رد میشوند.
دین چند نوع آموزه دارد یک نوع از شان از قلمرو علم خارج است و نوع دیگر داخل است و خلقت دفعی جهان و آدم از این قبیل است.
با درود و پوزش از اینکه در پست قبلی سلام رو فراموش کردم.الان که پاسختو ن رو دیدم و متن خودم خوندم دیدم سلام یادگرفته. پوزش مجدد
نکته اول جالب بود و فکر کنم شنیده بودم اما فکر نمی کردم صحت داشته باشه. فکر کنم تو کتابی منسوب به دکتر مطهری بود مرسی که باعث شدید دوباره توجهم یاد بیوفته.
اما در مورد تکامل بین کدوم دانشمندان اختلاف هست. این نکته صد در صد نادرسته. مت در علم نظریه و فرضیه داریم. تکامل زمانی نظریه بود اما الان فرضیه علمی است. شواهد علمی فراوان جایی برای تردید و شک باقی نگذاشته و اجماع قریب به اتفاق در مورد این بحث هست. انتخاب طبیعی امری مسلم و اثبات شده است. علم دیرینه شناسی و فسیلشناسی شواهدی انکار ناپذیر در اختیار ما قرار میده. این که خصوصیات طبیعی موجودات و بقای موجد قوی تر ا ثابت شده کسی شک ندارد. چون همچنان هم ادامه داره. هم شواهد تاریخی و هم شواهد معاصر
دایناسورها قابل انکار نیستتند. توالی ژنتیکی و کروموزوم ها محصول خیالبافی من نیست واقعیت موجد.
ماموت که اجداد فیل امروز است داستانی تخیلی نیست. تفاوت فیل آفریقایی با آسیایی ساخته دست بشر نیست.
رنگ پوست در مناطق جغرافیایی متفاوت به دلایل شرایط متفاوت یکسان نیست.
در روی کره زمین بیش از شانزده میلیون گونه فقط حشره وجود دارد. با کل مورچه های زمین میشود زمین را با ارتفاع یک متر پوشاند. چه بسیار گونه ها که منقرض شده اند و چه بسیار که پدید آمدن. همه اینها در کشتی نوح جای نمی گیرد اما در طبقه بندی داروین میشود جایش داد. کافیست به انتهای بدن خود دست بزنید استخان دنبالچه باقی مانده دمی است که مهره داران دارند. ستون اسکلتی ما تعداد انگشتان که در همه پستانداران یکسان است. این واقعیات علمی مثل گرد بودن زمین غیر قابل انکار و بردار شخصی است.
بدن من و شما چه بخواهیم چه نخواهیم پوشیده از موست. روش تولید مثل ما با بقیه پستانداران فرقی ندارد. ابزار جنسی ما همان است که یک خر یا الاق دارد. ستون مهره های انسان برای ایستادن ساخته نشده بخاطر همین کمر درد در سنین پیری گریبانگیر همه ماست.
در پناه خدایی که خدایی به راستی زیبنده اوست.
پاسخ:
سلام
فقط شما رو به دو لین ذیل ارجا میدم قضاوت با خودتون
دانشمندان غربی مرگ نظریه داروین را اعلام کردند + فیلم و تصاویر
میزان حمایت از نظریه تکاملی
سلام علیکم
مطلب جالبی بود ممنون
پاسخ:
سلام علیکم
ممنون از حضورگرم و حسن نظرتان.
قبل از خلقت ادم یه سری اما به اسم ناندرتال ها وجود داشتن که اونا از نسل میمون و تکامل یافته میمون بودن .فرق خاصی با ادم های خردمند نداشتن تنها فرقشون این بود که خردمند نبودن .علت افرینش ادم هم همین خردمندیش بود .نظریه تکامل هم رد نشده.و ادم هم چنان در حال تکامله.البته قبل از نادرتال ها چند جور ادم دیگه هم وجود داشتن.انسان هموسپین یا خردمند اخرین نسل از گونه های انسانه