Take a fresh look at your lifestyle.

گناه ، ظلم به خویشتن

0 1,497

ماهی به طمع گوشت قلاب می‌آید و در دام می‌افتد و صید می‌شود.

شیطان قلاب است و دنیا گوشت قلاب

در دنیا به هر چیزی که علاقه‌مند شوید در قلاب شیطان افتاده‌اید

و شیطان زیبایی‌های دنیا را برای شما زینت می‌دهد و با علاقه به هر یک از مظاهر دنیا، شیطان بر شما سلطه پیدا می‌کند.

صیاد وقتی‌که می‌خواهد ماهی بگیرد، قلاب به کار می‌برد.

همین قلابی که صیاد برای صید ماهی به کار می‌برد برای انسان عبرتی است،

صیاد قلاب را در دریا یا رودخانه می‌اندازد و بر سر قلاب، گوشت یا کِرمی که ماهی بیشتر دوست دارد، قرار می‌دهد

و قلاب را لای آن گوشت پنهان می‌کند و بعد قلاب را وسط جایی که هستند پرتاب می‌کند.

وقتی‌که ماهی می‌خواهد گوشت را بخورد قلاب را هم همراه گوشت می‌بلعد،

قلاب که بلعیده شد، صیاد از تکانی که به نخ قلاب وارد می‌شود، می‌فهمد که ماهی را صید کرده است.

اگر ماهی بچه باشد، صیاد با یک‌ضرب آن را بالا می‌کشد

و اگر ماهی سنگین باشد، صیاد به‌طور متناوب قلاب را می‌کشد و رها می‌کند و با این کار ماهی را خسته و بی‌جان  می‌کند.

وقتی‌که مطمئن شد که دیگر ماهی توان ندارد، آن‌وقت آن را از آب بیرون می‌کشد.

شیطان هم گاهی قلابش به انسانی گیر می‌کند.

قلاب او لذّت‌های دنیوی آلوده به گناه و آرزوها، ریاست‌طلبی، علاقه به فرزند و کلاً علاقه به هر چیزی است که دنیایی می‌باشد.

ماهی در این دریا می‌غلتد و تلاش می‌کند که قلاب را همراه خود ببرد

و قلاب هم تلاش می‌کند که او را همراه خود ببرد.

شیطان هم بعدازاینکه انسان را به امور دنیا عاشق و علاقه‌مند کرد، بعد آن چیز را می‌کشد، شل و محکم می‌کند،

یک‌بار تا حدی که می‌تواند می‌کشد، ولی مواظب است که بند قلاب پاره نشود،

رها می‌کند و دوباره می‌کشد تا آن را بیرون بکشد

و به همین صورت شیطان درصدد است که انسان را در دام معصیت‌ها بیاورد.

چندین بار او را  می‌آورد و می‌برد تا اینکه بالاخره او را از «یاد الهی» خارج می‌کند.

کسانی که شیاطین بر آن‌ها مسلط شده‌اند، این‌ها را شیطان از آب گرفته و صید کرده است و قلب آن‌ها مرده است.

همچنان که قلب ماهی در آب زنده هست، قلب انسان هم در عشق به خدا زنده است و حیات دارد،

همان‌طوری که اگر ماهی را از آب بیرون بکشند می‌میرد، قلب انسان را هم اگر از علاقه به یاد خدا بیرون بکشند، می‌میرد

و دیگر آن قلب، قلب نیست.

انسان ظاهراً زنده است ولی دل او مرده،

یعنی در حقیقت دل، همچون ماهی آب است،

ماهی آبِ محبت خدا، ماهیِ دریای ذکر خدا است

و اگر از دریای ذکر خدا دلی را بیرون بکشند، مانند ماهی از آب بیرون کشیده شده، آن‌قدر دست‌وپا می‌زند تا بمیرد.

دین همان دریاست که تا انسان در دین است مانند ماهی در دریا است:

«المؤمنُ فی المسجدِ کَالسَّمَکِ فِی الماءِ» مؤمن در مسجد مثل ماهی در آب است.

کشف الخفاء، تألیف عجلونی، ج۲، ص۲۹۵

یعنی قلب مؤمن نسبت به یاد خدا مانند ماهی است نسبت به دریا.

پس این‌همه انسان‌های مبتلا به فسق و فجور و امثال این‌ها را شیطان صید کرده و از دریای محبت خدا بیرون کشیده است، این‌ها از دریا خارج‌شده‌اند.


اِلهی قَدْ جُرْتُ عَلی نَفْسی فِی النَّظَرلَها فَلَها الْوَیْلُ اِنْ لَمْ تَغْفِرْ لَها. (مناجات شعبانیّه)

ای معبود من! بر نفس خویش ستم کردم در اینکه برای تکاملش، امروز و فردا نمودم، پس وای به حالش اگر او را نیامرزی.

و در حکایت است که:

«مردی به ابوذر نوشت: ای اباذر مرا بهره‌ای از تازه‌های دانش بخش،

ابوذر به او نوشت: در حق کسی که دوستش داری، بدی مکن.

مرد به او گفت: مگر کسی به کسی که دوستش دارد، بدی می‌کند؟

ابوذر گفت: آری. تو خودت را بیش از همه دوست داری و اگر خدا را نافرمانی کنی، به خودت بدی کرده‌ای»

میزان الحکمه، ج ۷، ص ۳۳۸۹٫

چنانچه از آیات و اخبار استفاده می‌شود،

گناه و خطا، قبل از آنکه، آسیبی به دیگران رساند، دامن‌گیر خود شخص خواهد شد.

و درواقع، آدمی با انجام معاصی، به خود ستم کرده است و بنیان سعادت خود را متزلزل ساخته است.

آدم حسود مثل این می‌ماند که دستش را به داخل آتش بکند تا این دست آتشین را روی کسی که بر او حسد می‌ورزد بگذارد و از این طریق او را بسوزاند و زجر بدهد و اذیت کند.

در اینجا به حسود چقدر صدمه وارد شده و به محسود چقدر؟

حسود چقدر دستش له شده و گوشت‌هایش سوخته؟

به‌علاوه تا بخواهد این دست سوخته را روی محسود بگذارد، سرد می‌شود.

پس حسود به خودش چقدر ظلم کرده و به محسود چقدر؟

حسود به خودش هزار ضربه می‌زند تا یک برابر بتواند به محسود لطمه بزند.

دست که فلز نیست تا ظرفیت حرارتی‌اش زیاد باشد.

وقتی انسان غیبت و ظلم می‌کند همین‌طور است.

پس آن‌کسی که به دیگری ظلم می‌کند، به خودش صد درجه ظلم کرده و به دیگری یک درجه ظلم کرده است.

قالا رَبَّنا ظَلَمْنا اَنْفُسَنا وِ اِنْ لَمْ تَغْفِرْلَنا وَ تَرْحَمْنا لَنَکُونَنَّ مِنَ الْخاسِرینَ. (اعراف: ۲۳)

آن دو گفتند: پروردگارا! «به‌واسطه ارتکاب گناه، به خویشتن ستم کردیم و اگر ما را نیامرزی و به ما رحم نکنی، البته از زیان‌کاران خواهیم بود.

وَ عَلَی الَّذینَ هادُوا حَرَّمْنا ما قَصَصْنا عَلَیْکَ مِنْ قَبْلُ وَ ما ظَلَمْناهُمْ وَ لکِنْ کانُواأَنْفُسَهُمْ یَظْلِمُونَ. (نحل: ۱۱۸)

برای کسانی که یهودی شده‌اند، آنچه را از پیش برای تو نقل کردیم، حرام کرده‌ایم.

ما در حق آن‌ها ستم روا نداشتیم، بلکه آن‌ها خود به خویشتن ستم می‌کردند.

در فتاد اندر چهی کو کنده بود زانکه ظلمی بر سرش آینده بود
اینکه تو از ظلم چاهی می‌کنی از برای خویش دامی می‌تنی

مولانا

در اخبار نیز از نافرمانی‌ها، به‌عنوان ظلم در حق خویش یادشده است،

همان‌گونه که از حضرت علی علیه‌السلام نقل است که:

«ظَلَمَ نَفْسَهُ مَنْ عَصَی اللّهَ وَ اَطاعَ الشَّیْطانَ؛

آنکه خدا را نافرمانی نماید و از شیطان اطاعت کند، در حق خویش، ستم نموده است.»،

غررالحکم و درر الکلم ج ۴، ص ۲۷۶٫

و باز از آن حضرت است که:

«مَنْ اَهْمَلَ الْعَمَلَ بِطاعَهِ اللّهِ ظَلَمَ نَفْسَهُ؛

هرکه طاعت خدا را فروگذارد، به خود ستم کرده است.» غررالحکم و درر الکلم، ج ۵، ص ۳۱۶٫

انسان حق ندارد به خودش ظلم کند و درواقع گناه ظلم به خویشتن است (گنجینه معارف ۲ ص ۴۰۷)

آگوستین نیز در کتاب اعترافات خود، ص ۱۰۷ می‌گوید:

«اگرچه آدمیان، در انجام گناه، علیه خدامی شورند، ولی درواقع جان‌های خود رامی‌آزارند و در این بدخواهی علیه خود قیام می‌کنند.»

آن‌ها که دست بچه‌هایشان را می‌گیرند و درجاهای فحشاء و مهمانی‌های فاسد می‌برند، یعنی چکار می‌کنند؟

یعنی اینکه گرگ بسته‌ای را در درون او بازکرده‌اند.

همچنین در حکایتی دیگر آمده است که:

درویشی در راه می‌رفت و می‌گفت:

هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی

پیرزنی این گفته را شنید و گفت: من به این درویش ثابت می‌کنم که این حرف، درست نیست.

پیرزن، نانی پخت و در آن زهر ریخت. هنگامی‌که درویش به خانه آمد، نان را به او داد. درویش نان را گرفت و روانه شد.

نزدیک خانه پیرزن، پسری به درویش رسید و گفت: من از راه دور آمده‌ام، گرسنه‌ام.

درویش، نان را به پسر داد. پسر تا لقمه‌ای از نان را خورد، فریاد زد: سوختم.

مردم از خانه‌ها بیرون ریختند

و پیرزن هم براثر سروصدای آن‌ها، داخل جماعت شد و دید، کسی که نان را خورده، پسر اوست که پس از مدت‌ها از سفر آمده بود.

پیرزن با مشاهده این صحنه، بی‌اختیار با خویش گفت:

هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی

یوم تبلی السّرائر

حقیقت اعمال انسان در قیامت بروز می‌کند

هیچ‌کس با نگاه یا لمس یک نوار نمی‌تواند درک کند که آن نوار پر است یا خالی،

و اگر پر است چه مطلب یا مطالبی در آن ضبط شده است؟

ظاهر نوار هیچ‌گونه نشانی از ضبط صدا یا خالی بودن نوار ندارد؛

مگر اینکه در دستگاه قرار داده شود.

نطق اعضا و جوارح نیز در قیامت مانند نوار ضبط‌صوت است که در آن دستگاه آنچه دارند آشکار خواهند نمود.

و همچنین ظاهر انسان‌ها، همانند نوارها مشابه یکدیگر است

و یک دستگاه خدایی می‌خواهد که انسان با داشتن آن بتواند از درون و حقیقت انسان‌ها مطلع شود.

بسیاری از امراض، ممکن است در رحم به انسان وارد شود، ولی در آنجا درد و عذابی برای او ندارد،

بلکه پس از تولد است که رنج و عذاب آن مرض به سراغ انسان می‌آید و باعث درد و اندوه می‌شود. چرا؟

چون مثلاً پای این جنین نقص و عیبی دارد، یا دستگاه گوارش او ناقص و معیوب است.

اما از آن روی که در رحم به آن‌ها احتیاجی ندارد و نمی‌خواهد مورداستفاده قرار دهد،

متوجه مرض و نقص و عذابشان نمی‌شود. ولی وقتی متولد می‌شود

و می‌خواهد در این دنیا با پای خود راه برود و با جهاز هاضمه خود، عمل گوارش غذا را انجام دهد،

تازه با رنج نقص خود آشنا می‌شود و عذاب آن نقص و مرض را احساس می‌کند.

به‌عبارت‌دیگر، وقوع بیماری در یک‌زمان و بروز درد و رنج آن، در زمانی دیگر رخ می‌دهد؛

یا بهتر است بگویم در این مورد، ریشهٔ بیماری، درد ندارد، اما آثارش درد دارد.

در مورد تشابه این وضع با مسئله معاد هم باید گفت،

آنچه از نقص و ضعف و کمبود یعنی گناه، فتنه، فساد، ظلم و جور نسبت به دیگران در این دنیا از انسان سر می‌زند،

مشابه همان امراضی است که در رحم به سراغ انسان می‌آید،

اما حاصل و آثارش در آن دنیا در مرحله معاداست که احساس می‌شود و انسان را عذاب می‌دهد.

۰ ۰ رای ها
امتیازدهی به این نوشته

لطفا مطالب این وبسایت را با ذکر منبع و لینک مطلب منتشر کنید!

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=18261

مطالب مرتبط
حمایت مالی از گناه شناسی

وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ وجهاد کنید در راه خدا با اموال و جانهایتان (توبه 41)

عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی تعالی اخلاقیات در جامعه، نشر و تبلیغ احادیث و معارف اهل بیت علیهم السلام و انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، شریک باشند تقاضا میشود که ما را در پرداخت هزینه های جاری سایت گناه شناسی از قبیل هاست، پشتیبانی فنی ، تالیف و تولید پستها و… یاری فرمایند.

اشتراک ایمیلی در نظرات این پست
اطلاع از
جهت اطلاع از پاسخ دیدگاه، ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا نظر بدهید.x