اعتراف به گناه در نزد بنده، آری یا خیر؟
پرسش۱: آیا در اسلام میتوان پیش کسی اعتراف به گناه کرد؟
پاسخ : از نظر اسلام انسان اجازه ندارد گناهان (کوچک یا بزرگ) خود را در مقابل دیگران بازگو کند و اسرار خود را فاش نماید. از نظر اسلام آبروی انسانها آنقدر با ارزش است که اعتراف به گناه تنها باید در پیش گاه پروردگار متعال آنهم به جهت توبه و در خواست بخشش باشد. انسان با اعتراف به گناه نزد خداوند نه تنها آبرو و ارزش خود را از دست نمیدهد بلکه کسب ارزش و آبرو میکند. این ویژگی مخصوص خداوند است اما غیر خداوند هر چند رازدار باشند و نزد دیگران گناهان اشخاص را افشا نکنند، توانایی برگشت دادن ارزش و آبروی از دست رفته (که در اثر اعتراف نزد آنان بوجود آمده بود) را ندارند تا چه رسد به زیاد نمودن آن.
در مقام مشورت برای نجات از گناه و استفتاء هم حتی الامکان باید سعی کنیم که در نزد مشاور اعتراف به گناه نکنیم، مثلاً بگوییم یک بنده خدایی چنین مشکلی برایش پیش آمده است.
پرسش۲: چرا در اسلام کسی وجود ندارد که بتوان برای اعتراف پیش او رفت چنانکه در مذهب کاتولیک پیش پدر میروند ولی کسی آنها را نمیشناسد؟
پاسخ : در پاسخ به این پرسش شما چند نکته قابل ذکر است:
اولاً: از منظر اسلام و براساس بینش توحیدی تنها مؤثر حقیقی در جهان هستی خداوند است، غیر خداوند بدون اذن و اجازه خداوند، نمیتوانند تأثیری داشته باشند و در منابع دینی اسلام به شخص یا شخصیتی مقام بخشش گناهان داده نشده است[۱].
اما آنچه در اسلام به عنوان شفاعت [۲] اولیای الاهی مطرح است؛ اولاً: شفاعت به معنای وساطت در بخشش گناهان است نه بخشش مستقیم و بدون واسطه.
شهید مطهری مینویسد:
شفاعت، همان مغفرت الهی است که وقتی به خداوند نسبت داده میشود به نام مغفرت و هنگامی که به وسایط و مجاری رحمت منسوب میگردد، نام شفاعت به خود میگیرد. [۳]
ثانیاً: امر شفاعت از سوی خداوند به هر کسی اعطا نمیشود شفاعت مختص خداوند است و با اراده او به کسانی واگذار میگردد که با بندگی و تقرب به خداوند، نشانههای خدایی در وجودشان تجلی یافته است نظیر اولیای الهی (انبیاء، اوصیا، امامان معصوم (ع)، عالمان و دانشمندان دینی، شهیدان و مؤمنان حقیقی).
ثالثاً: شفیعان کسانی را میتوانند مورد شفاعت قرار دهند که در آنها نوعی صلاحیت و قابلیت وجود داشته باشد نه این که معامله مادی و راهی برای کسب درآمد و دستیابی به منافع و امیال شخصی به شمار آید.
شفیعان کسانی را مورد شفاعت قرار میدهند که خدا اذن داده است؛ «شفاعت نمیکنند مگر برای کسی که او بپسندد.»[۴]پس هر کسی شایستگی و ظرف برخورداری از شفاعت را ندارد.
در حقیقت شفاعت به شرط تغییر و تحول فرد گناه کار از وضعیت قبلی و داشتن قابلیتهای لازم برای آمرزش، موجب پاک شدن او از گناهانش میشود[۵].
بنابر این در اسلام هم شفاعت کننده و هم شفاعت شونده باید دارای شرایطی باشند و تحقق آن با اراده و خواست خداوند و البته بوسیله وسایط آن انجام میپذیرد.
اما در مسیحیت کاتولیک هیچکدام از این شرایط رعایت نمیشود بعلاوه عملکرد کلیسای کاتولیک در قرون وسطی گویای انحراف شدید آن از مسیر حق و حقانیت بوده و آمرزش خواهی بابی برای کسب درآمد کلیساها و دستیابی به منافع و امیال شخصی به شمار میآید.
همه مورخان و حتی مسیحیان فرهیخته اعمال کلیسا در این دوران را رد میکنند. کلیسا و روحانیون مسیحیت در قرون وسطی از مسیر اصلی و آن چه وظیفه دینی آنها بود کاملاً منحرف گردیدند. و دامنه برخی از این انحرافات تا به امروز نیز ادامه یافته است. از جمله آنها میتوان به:
فساد مالی کلیسا [۶]، فساد اخلاقی روحانیون کلیسا [۷] تفتیش عقاید و مجازات و شکنجه مخالفان و فروش آمرزش نامه اشاره کرد. فروش آمرزش نامه به این صورت بوده که؛ طبق قانون کلیسا بعد از اعتراف به گناه، شخص باید به عنوان کفاره مقداری پول که حد آن تعیین شده بود پرداخت نماید، اما کلیسا غیر از این، مبلغی نیز به عنوان اعانه از آنها میگرفت و به تدریج شرط بخشایش گناه شد و به جایی رسید که آمرزش نامه در واقع جنبه صوری داشت و هدف اصلی کسب درآمد گردید.[۸]
از آیات متعدد قرآن مجید استفاده میشود که در اسلام، وسائل آمرزش و بخشودگى گناه علاوه بر بحث شفاعت که در بالا مطرح شد؛ متعدد است که در ذیل بطور خلاصه بدان اشاره میکنیم:
۱- توبه و بازگشت بسوى خدا که توأم با پشیمانى از گناهان گذشته و تصمیم بر اجتناب از گناه در آینده و جبران عملى اعمال بد، بوسیله اعمال نیک بوده باشد.[۹]
۲- کارهاى نیک فوق العادهاى که سبب آمرزش اعمال زشت مىگردد، چنان که قرآن مىفرماید: کارهاى نیک آثار پارهاى از گناهان را از بین مىبرد.[۱۰]
۳-پرهیز از گناهان “کبیره” که موجب بخشش گناهان “صغیره” مىگردد. «اگر از گناهان بزرگى که از آن نهى مىشوید پرهیز کنید، گناهان کوچک شما را میپوشانیم و شما را در جایگاه خوبى وارد میسازیم.»[۱۱] [۱۲]
۴- تحمل گرفتاریها و مصائب دنیا بار گناهان مومنان را سبک میکند و سختیهای برزخ و مواقف آغازین رستاخیز، ناخالصیهایش را میزداید.[۱۳]
۵- عفو الهى [۱۴]شامل افرادى میشود که شایستگى آن را دارند و آنان مؤمنانى هستند، که از نظر عمل کوتاهى یا آلودگى داشتهاند. اینان اگر مشمول عفو الهى شوند و شایسته آن باشند به گروه بهشتى مىپیوندند، و اگر مشمول عفو الهى نشوند به دوزخ مىروند اما مأوی و جایگاهشان آنجا نخواهد بود و تا ابد در آن باقی نخواهند ماند.[۱۵] [۱۶]
برگرفته شده از سایت هدانا
________________________________________________
[۱]. لا مؤثر فی الوجود الا الله.
[۲]. شفاعت عبارت از وساطت یک مخلوق، میان خداوند و مخلوق دیگر، در جهت رساندن خیر و یا دفع شر، در دنیا و یا در آخرت است.
[۳]. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج ۱، ص ۲۵۹
[۴]. انبیاء، ۲۸
[۵]. برای آگاهی بیشتر، نک: سؤال ۳۵۰، نمایه: مفهوم شفاعت در اسلام؛ و سؤال ۱۲۴، نمایه: شفاعت و رضاى الهى.
[۶]. مسئولین کلیسا در این دوره از راههای مختلف، اموال و زمینهای وسیعی را به دست آوردند. هم چنین از طرق غیر مشروع مانند رشوه گیری، جعل اسناد و فروش ادارات وابسته به کلیسا.
[۷]. آنها از خدمات مذهبی غافل، مشغول عیش و نوش و میگساری شدند و از فضایل اخلاقی فاصله گرفتند تعبیر اراسموس در این مورد شنیدنی است: «بسیاری از صومعههای مردانه و زنانه تفاوت چندانی با فاحشه خانههای عمومی ندارند».
[۸]. اقتباس از سؤال ۲۹۹ (دلائل تحریف عهدین)، برای مطالعه بیشتر به این نمایه رجوع نمایید.
[۹]. هُوَ الَّذِی یَقْبَلُ التَّوْبَهَ عَنْ عِبادِهِ وَ یَعْفُوا عَنِ السَّیِّئاتِ»، شورى: ۲۵.
[۱۰]. «إِنَّ الْحَسَناتِ یُذْهِبْنَ السَّیِّئاتِ»، هود- ۱۱۴
[۱۱]. إِنْ تَجْتَنِبُوا کَبائِرَ ما تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُکَفِّرْ عَنْکُمْ سَیِّئاتِکُمْ وَ نُدْخِلْکُمْ مُدْخَلاً کَریماً»، نساء: ۳۱
[۱۲]. آموزش عقاید، مصباح یزدی، ص ۴۷۷.
[۱۳]. آموزش عقاید، مصباح یزدی، ص ۴۸۱.
[۱۴]. شورى: ۲۵.
[۱۵]. تفسیر نمونه، ج۲۶، ص: ۱۱۱
[۱۶]. اقتباس از سؤال ۷۹۸ (سایت: ۸۶۰) (راههای پاک شدن از گناه).