آیت الله حسنی یکی دیگر از اسوه های حق گویی و حق جویی
طرفداری از حق ولو اینکه به ضرر خود انسان و عزیزانش باشد ایمان و اراده بسیار قوی میخواهد که از هر کسی این کار ساخته نیست. امام صادق علیه السلام در این باره میفرمایند:
نشانه ایمان حقیقی آن است که حق را، گرچه به زیانت باشد، بر باطل، اگر چه به نفعت باشد، ترجیح دهى.
إنّ مِن حقیقهِ الإیمانِ أنْ تُؤْثِرَ الحقَّ و إنْ ضَرَّکَ على الباطِلِ و إنْ نَفعَکَ.
الخصال: ۵۳/ ۷۰.
آیت الله حسنی حفظه الله امام جمعه سابق ارومیه یکی از قهرمانان عمل به این فرمایش امام صادق علیه السلام است و از این جهت در آزمون الهی پیروز شدند و بین حق و عزیزش حق را انتخاب کرد که به اعدام فرزندش رشید حسنی منجر شد. ایشان در کتاب خاطراتش درباره فرزند بزرگش رشید که به گروههای منحرف ملحق شده بود مینویسد: ” جایش را شناسایى کردیم. در کمیته انقلاب تهران با آیتالله مهدوىکنى تماس گرفتم و گفتم: یک موردى هست، چند نفر مسلح بفرستد. نگفتم پسرم است….. گفتم اگر مقاومت یا فرار کند، بزنید، نگذارید فرار کند و اگر هم تسلیم شد، دستگیر کنید و به کمیته تحویل بدهید. آنها رفتند و او را دستگیر کردند.”
او ادامه میدهد: “رشید را بعد براى بازجویى و محاکمه به تبریز انتقال دادند. او چون محل فعالیتهایش آذربایجان بود در این شهر محاکمه و به اعدام محکوم شد و بلافاصله حکم اجرا گردید…»
آیت الله حسنی مینویسد: «من در مورد انقلاب با هیچ شخصى ولو پسرم باشد، شوخى ندارم و با هیچ احدى در این مورد عقد اخوتى هم نبستهام. هنوز هم اگر یکى از فرزندانم بر ضدانقلاب و رهبرى خداى ناکرده فعالیت کند، همان کارى را خواهم کرد که با رشید کردم.”
منبع: کتاب خاطرات آیت الله حسنی