گناه تماشا و فیلمبرداری از دعوا و درد دیگران
«إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَهٌ فَأَصْلِحُواْ بَیْنَ أَخَوَیْکمْ وَاتَّقُواْ اللَّهَ لَعَلَّکمْ تُرْحَمُونَ» [۱]
در حقیقت مؤمنین با یکدیگر برادر هستند، پس بین برادرانتان (در صورت اختلاف و نزاع) صلح و آشتی برقرار کنید و پرهیزکار باشید، شاید (تا) مورد رحمت پروردگار قرار بگیرید.
طبق آیه شریه فوق مؤمنین حقیقتاً با هم برادر هستند و به حکم عقل وعرف هیچ برادری راضی نمیشود که ببیند برادرانش با هم درگیر باشند و خدای ناکرده با هم دعوا و مشاجره بکنند، چه برسد به اینکه بخواهد با ولع تمام به تماشای مشاجره آنان بپردازد و برای گرفتن چند بازدید و لایک در فضای مجازی گوشی به دست بگیرد و از مشاجره و دعوای آنان فیلمبرداری کند و نهایتاً آبرو و حیثیت آنان را بر باد بدهد.
نکتهها:
این آیه رابطه مؤمنان با یکدیگر را همچون دو برادر دانسته است که در این تعبیر نکاتی نهفته است از جمله:
الف: دو برادر در برابر بیگانه، یگانه و بازوی یکدیگرند.
ب: دوستی دو برادر عمیق است.
ج: امروز برای اظهار علاقه کلمات رفیق، دوست، هم شهری، هموطن و… بکار میرود ولکن اسلام کلمه برادر را بکار برده است که عمیقترین واژههاست.
د: دوستی دو برادر متقابل است.
ه: در حدیث دو برادر دینی به دو دست تشبیه شده است که یکدیگر را شستشو میدهند.[۲]
در این آیه و آیه قبل، درمجموع سه بار جمله «اصلحوا» تکرار شده که نشانه توجّه اسلام به مسئله صلح است.
ازآنجاکه در درگیری مسلمین عوارض تلخی مثل قهر، سوءظن، تبلیغات سوء، انتقام و فتنههای پس از جنگ (مراد از جنگ، ماجرای آیات قبل است) زیاد هست، لذا قرآن در این دو آیه با جملات «اصلحوا، اقسطوا، یُحبّ المقسطین، اِخوَه، اَخوَیکم، اتّقوا، تُرحمون» بر زخمهای ناشی از جنگ مرهم گذاشته است.
پیامها:
۱- رمز برادری تنها در ایمان است. (مسائل اقتصادی، سیاسی، نژادی، جغرافیایی، تاریخی و… نمیتواند در مردم روح برادری به وجود بیاورد) «انّما المؤمنوناخوه»
جان گرگان و سگان از هم جداست
متّحد جانهای شیران خداست
۲- برادری بر اساس ایمان، مشروط به زمان، سنّ، شغل و مکان نیست. «انما المؤمنون اخوه»
۳- کسی خود را برتر از دیگران نداند. «اخوه» (آری، میان والدین و فرزند برتری است، ولی میان برادران مساوات است)
۴- برای صلح و آشتی دادن، از کلمات محبتآمیز، روانی و انگیزه آور استفاده کنیم. «اخوه فاصلحوا»
۵ – صلح دادن بر همه مسلمانان واجب است، نه تنها بر گروهی خاص. «فاصلحوا»
۶- اصلاحکننده نیز برادر طرفین درگیر است. «بین اخویکم»
۷- اصلاح و آشتی دادن نیز آفاتی دارد که باید مراقب بود. «فاصلحوا… و اتقوا» (بعضی آفات اصلاح و میانجیگری عبارتاند از خودنمایی، توقّع، ظلم در اصلاح دادن، منّت گذاشتن و…)
۸ – جامعه درگیر، از دریافت رحمت الهی محروم است. «فاصلحوا… واتقوا… ترحمون»
۹- صلح و صفا، مقدمه دریافت رحمت الهی است. «فاصلحوا… ترحمون»
صلح و آشتی در قرآن
در این آیه خواندیم که مؤمنان برادرند، پس میان آنان صلح و آشتی برقرار کنید؛ به همین مناسبت پیرامون مسئله صلح و آشتی دادن مطالبی را بیان میکنیم:
در قرآن واژههای: صلح، «والصُّلحُ خَیر»[۳]، اصلاح، «واَصلِحوا ذاتَ بینکم»[۴]، تألیف قلوب، «فَاَلّف بین قلوبکم»[۵]، توفیق، «اِن یُریدا اِصلاحاً یُوَفِّقاللَّه بینهما»[۶]و سِلم، «اُدخلُوا فِی السِّلم کافّه»[۷] بکار رفته که نشاندهنده توجّه اسلام به صلح و صفا و زندگی مسالمتآمیز و شیرین است.
اهمیت آشتی
از نعمتهای الهی که خداوند در قرآن مطرح کرده است، اُلفت میان دلهای مسلمانان است. «کنتم اَعداء فَاَلّفَ بین قلوبکم»[۸] به یاد آورید که شما قبل از اسلام با یکدیگر دشمن بودید، پس خداوند میان دلهای شما الفت برقرار کرد. چنانکه میان قبیله اوس و خزرج یکصد و بیست سال درگیری و فتنه بود و اسلام میان آنان صلح برقرار کرد.
اصلاح و آشتی دادن، زکات آبرو و سبب دریافت بخشودگی و رحمت از جانب خداوند است. «ان تُصلحوا و تتّقوا فانّ اللَّه کان غفوراً رحیماً»[۹] هر کس واسطهگری خوبی میان مسلمین انجام دهد، پاداشِ در شأن دریافت خواهد کرد. «مَن یَشفَع شَفاعهً حَسنه یَکن لَه نَصیبٌ منها»[۱۰]
اسلام برای اصلاح میان مردم، احکام ویژهای قرار داده است، از جمله:
۱- دروغی که از گناهان کبیره است، اگر برای آشتی و اصلاح گفته شود، جرم و گناهی ندارد. «لا کذبَ علی المُصلِح»[۱۱]
۲- نجوا و درگوشی سخن گفتن که از اعمال شیطان و سبب دغدغه بینندگان و مورد نهی است،[۱۲] اگر برای اصلاح و آشتی دادن باشد، گناهی ندارد. «لا خَیرَ فی کثیر مِن نَجواهم الاّ مَن اَمر بِصدَقهٍ او مَعروفٍ او اِصلاح بین النّاس»[۱۳]
۳- بااینکه عمل به سوگند واجب و شکستن آن حرام است، امّا اگر کسی سوگند یاد کند که دست به اصلاح و آشتی دادن میان دو نفر نزند، اسلام شکستن این سوگند را مجاز میداند. «ولاتجعلوا اللَّه عُرضَه لایمانکم ان…تصلحوا بینالناس»[۱۴]
در تفاسیر میخوانیم که میان دختر و داماد یکی از اصحاب پیامبر اختلاف شد و پدر عروس سوگند یاد کرده بود که دخالت نکند. این آیه نازل شد که سوگند را وسیله ترک نیکی و تقوی و اصلاح قرار ندهید.
۴- بااینکه عمل به وصیت، واجب و ترک آن حرام است، امّا اگر عمل به وصیت میان افرادی فتنه و کدورت میآورد، اسلام اجازه میدهد که وصیت ترک شود تا میان مردم صلح و صفا حاکم باشد. «فَمَن خافَ مِن مُوصٍ جُنُفاً اَو اِثماً فَأصلح بینهم فلا اِثمَ علیه»[۱۵]
۵ – بااینکه خون مسلمان محترم است، امّا اگر بعضی از مسلمانان دست به تجاوز و آشوب زدند، اسلام برای برقراری صلح و امنیت اجازه کشتن آن یاغیان آشوبگر را داده است. «فقاتلوا الّتی تَبغی»[۱۶]
موانع صلح و آشتی
در قرآن و روایات، موانعی برای صلح و آشتی معرفی شده است از جمله:
۱- شیطان. قرآن میفرماید: «ادخلوا فی السِّلم کافّه و لا تتّبعوا خطوات الشیطان»[۱۷]یعنی همه در صلح و صفا وارد شوید و از شیطان پیروی نکنید. و در جای دیگر میفرماید: «انّما یُرید الشّیطان اَن یُوقع بینکم العَداوهَ و البَغضاء»[۱۸]؛ شیطان برای شما دشمنی و کینه را اراده کرده است.
۲- مال دوستی و بخل. «و الصّلح خَیر و اُحضِرَتِ الاَنفس الشُّحّ»[۱۹]؛ صلح بهتر است، گرچه مردم حرص و بخل میورزند.
۳- تکبّر و غرور نیز گاهی مانع برقراری اصلاح و آشتی است.
…………………………….
[۱]. تفسیر سوره حجرات » آیه ۱۰.
[۲]. محجّهالبیضاء.
[۳]. نساء، ۱۲۸.
[۴]. انفال، ۱.
[۵]. آلعمران، ۱۰۳.
[۶]. نساء، ۳۵.
[۷]. بقره، ۲۰۸.
[۸]. آلعمران، ۱۰۳.
[۹]. نساء، ۱۲۹.
[۱۰]. نساء، ۸۵.
[۱۱]. بحار، ج ۶۹، ص ۲۴۲.
[۱۲]. مجادله، ۱۰.
[۱۳]. نساء، ۱۱۴.
[۱۴]. بقره، ۲۲۴.
[۱۵]. بقره، ۱۸۲.
[۱۶]. حجرات، ۹.
[۱۷]. بقره، ۲۰۸.
[۱۸]. مائده، ۹۱.
[۱۹]. نساء، ۱۲۸.