اسلام و حرمت چشم چرانی
عدم جلبتوجه مردان و جلوگیری از تنوعطلبی در جامعه، تنها یکی از فلسفههای حجاب است. و نباید این مسئله را بهعنوان تنها دلیل حجاب دید. و اگر کمی دقت شود مشخص میشود که یکی از مهمترین فلسفههای حجاب بهطور مستقیم به خود زنان برمیگردد، که حضورشان در جامعه، بهعنوان حضور یک انسان باشد. نه آنکه حضور زن در جامعه، با نگاه جنسیتی و ابزار قرار دادن زن یکسان شود.
پرسش: آیا اسلام آن قدر اراده مسلمانان را ضعیف میداند که با دیدن چند تار موی زنان، تحریک شده و ارادهاش را از دست بدهد؟
پاسخ: آنچه روشن است اینکه مسلمانان به دلیل برنامه زندگی خود، طبیعتاً ارادههایی قویتر از مردم معمولی خواهند داشت. مثلاً مسلمانی که در ماه رمضان علیرغم گرسنگی و تشنگی و در دست بودن آب و غذا، از خوردن و نوشیدن اجتناب میکند، ارادهاش قوی میشود. یا مثلاً مسلمانی که میتواند در دنیای امروزی انواع صحنهها و فیلمهای مستهجن را بهراحتی تماشا کند، اما از آن اجتناب میکند، اراده و همت خود را تقویت کرده است. بنابراین روشن است که اسلام به دلیل برنامههای عملی برای تضعیف نفس اماره، نقشی انکار نشدنی در تقویت عزم و اراده دارد. خصوصاً که از منظر قرآن دلیل اصلی ابتلا بهاشتباه و گناه، نداشتن عزم جدی است. کما اینکه قرآن در تحلیل خطای حضرت آدم (علیهالسلام) را به ضعف عزم او ارتباط میدهد و نشان میدهد که هر گناهی ریشه در ضعف عزم دارد:
وَ لَقَدْ عَهِدْنا إِلی آدَمَ مِنْ قَبْلُ فَنَسِیَ وَ لَمْ نَجِدْ لَهُ عَزْماً (۱۱۵ طه)
پیشازاین، از آدم پیمان گرفته بودیم امّا او فراموش کرد و عزم استواری برای او نیافتیم!
بااینحال درباره حجاب و مسئله مطرحشده باید به چند نکته دقت نمود:
۱-عدم جلبتوجه مردان و جلوگیری از تنوعطلبی در جامعه، تنها یکی از فلسفههای حجاب است. و نباید این مسئله را بهعنوان تنها دلیل حجاب دید. و اگر کمی دقت شود مشخص میشود که یکی از مهمترین فلسفههای حجاب بهطور مستقیم به خود زنان برمیگردد، که حضورشان در جامعه، بهعنوان حضور یک انسان باشد. نه آنکه حضور زن در جامعه، با نگاه جنسیتی و ابزار قرار دادن زن یکسان شود.
۲-هیچکس نمیتواند ادعا کند که کسی با دیدن چند تار مو، عنان از کف داده و بدون اختیار به گناه کشیده میشود. بلکه سخن این است که برای کنترل غریزه، باید درجایی که غریزه قوت نگرفته، اقدام کرد و در همان ابتدای راه آن را مهار کرد. و روشن است که بههرحال موی زنان بخشی از زیباییهای آنهاست. و جلوه گری و خودآرایی در محلهای عمومی، سبب دامن زدن به تمایلات غریزی میشود. حتی اگر این جلوه گری، صرفاً با نمایش موها باشد.
۳-کسی که کتوشلوار سفید و تمیز به تن دارد، از کوچکترین آلودگی پرهیز میکند و مراقب تمیز باقی ماندن لباسش است. اما مکانیکی که لباس کار به تن کرده و لباسش آغشته به انواع روغن و … است، از نشستن بر زمین و خاکی شدن ابایی ندارد. از همین رو، یک مسلمان باید نسبت به کوچکترین توجهات غلط، حساس باشد و خود را از آن دور کند. برخلاف کسی که ذهن او همیشه درگیر لغویات است و خالی بودن ذهنش از یک لغو، به معنای خالی بودن از لغوهای دیگر نیست.
بههرحال هر کس که بخواهد حقیقت را ببیند، تجربه جامعه غربی در پیش روی ماست و ثمره حضور جنسیتی زن در جامعه، بسیار روشن است. که این حضور همراه مفاسد بسیاری میشود. از فروپاشی کانون خانواده، تا انحراف جنسی عجیبوغریب. بنابراین اگر بخواهیم عاقلانه نگاه کنیم، باید بر این نکته تأکید کنیم که حضور زن در جامعه، صرفاً بهعنوان حضور یک انسان باشد. و زن جاذبههای جنسیتی خود را محدود به همسر خویش کند و از عمومی کردن آن پرهیز نماید.