Take a fresh look at your lifestyle.

نشانه‌های فرد ریاکار

0 797
نشانه‌های فرد ریاکار

شاید افراد ظاهربین هنگامى که به روایات تکاندهنده در باب  ریا نگاه مى‌کنند از عظمت گناه ریا و آثار وحشتناک آن در شگفتى فرو روند و تصوّرشان این باشد که اگر عمل انسان خوب باشد چه فرق مى‌کند که نیّت او هر چه مى‌خواهد باشد. فرض کنید انسانى براى رفاه مردم؛ بیمارستان، مسجد، جادّه و پل یا مانند اینها بسازد، نیّتش هرچه باشد بالاخره عمل او نیکو است، به فرض که قصدش ریاکارى باشد خدمت او به مردم در جاى خود ثابت است. بگذاریم مردم کار خیر و خدمت کنند نیّتشان هر چه مى‌خواهد باشد.

ولى این اشتباه بسیار بزرگى است؛ زیرا اوّلاً، هر عملى داراى دو نوع تأثیر است: تأثیرى در خود انسان مى‌گذارد، و تأثیرى در بیرون. ریاکار با عمل خود درون خود را ویران مى‌سازد و از مقام والاى توحید دور مى‌شود و در قعر درّه شرک پرتاب مى‌گردد؛ مردم را وسیله عزّت و احترام خود مى‌بیند و قدرت خدا را به دست فراموشى مى‌سپارد و این ریاکارى که نوعى بت پرستى است سر از مفاسد بیشمار اخلاقى در مى‌آورد.

ثانیاً، از نظر عمل بیرونى و خدماتى که به ظاهر انجام داده و قصد او تظاهر و ریاکارى بوده نیز جامعه دچار خسارت مى‌شود چرا که سعى او این است که ظاهر عملش را درست کند و اهمّیّتى به باطن عمل نمى‌دهد و چه بسا این امر سبب مى‌شود که آن اسباب رفاه تبدیل به اسباب عذاب براى مردم گردد و لطمه‌هاى جبران ناپذیرى از آن ببینند.

به عبارت دیگر، هنگامى که جامعه‌اى عادت به ریاکارى و تظاهر کند همه چیز او از محتوا تهى مى‌شود، فرهنگ و اقتصاد و سیاست و بهداشت و نظم و نیروهاى دفاعى همه تو خالى و تهى مى‌گردد و همه جا به ظاهرسازى قناعت مى‌کنند، دنبال خیر و سعادت جامعه نیستند بلکه به سراغ چیزى مى‌روند که ظاهر جالبى داشته باشد، و این طرز کار، ضربات هولناکى بر جامعه وارد مى‌کند که بر هوشمندان مخفى و پنهان نیست.

ریاکار چهار علامت دارد:

اگر تنها باشد اعمال خود را با کسالت انجام مى‌دهد، و اگر در میان مردم باشد بانشاط انجام مى‌دهد، هرگاه او را مدح و ثنا گویند بر عملش مى‌افزاید، و هرگاه ثنا نگویند از آن مى‌کاهد!»

بسیارى از افراد بعد از مطالعه و بررسى احادیث که شدیدترین تعبیرات را درباره ریاکاران دارد در تشخیص موضوع ریا گرفتار وسوسه مى‌شوند، البتّه جا دارد که انسان در مورد ریا سختگیر باشد، چرا که نفوذ ریا در عمل بسیار مرموز و مخفى است، چه بسا انسان سالها عملى را انجام مى‌دهد بعداً مى‌فهمد که عمل او ریا بوده است، مثل داستان معروفى که درباره یکى از مؤمنین پیشین نقل مى‌کنند که نماز جماعت سالیان دراز را قضا کرد، و دلیلش این بود که همه روز در صفّ اوّل مى‌ایستاد، یک روز دیر به جماعت آمد و در صفوف آخر ایستاد احساس کرد از این جریان ناراحت است، چرا که مردم او را در صفوف آخر مى‌بینند، باید همیشه در صف اوّل باشد!

ولى افراط و تفریط در این مسأله مانند همه مسائل، اشتباه و خطاست، باید از علامات ریا پى به وجود آن برد و از آن پرهیز کرد، ولى وسواس غلط است.

علماى اخلاق در این زمینه بحث‌هاى جالبى دارند؛ از جمله، مرحوم فیض کاشانى در «محجّه البیضاء» سؤالى به این صورت طرح مى‌کند: «اگر عالم و واعظ بخواهد بداند در وعظ خود صادق و مخلص است و ریاکار نیست از کجا بداند؟»

سپس به پاسخ این سؤال پرداخته مى‌گوید: «این امر نشانه‌هایى دارد، از جمله این که اگر واعظى بهتر از او و آگاه‌تر و مقبول‌تر در میان مردم پیدا شود خوشحال گردد و حسد او را به دل نگیرد، آرى! مانعى ندارد که در مقام غبطه بر آید و آرزو کند که او مانند آن عالم و واعظ گردد (یا از او بهتر).

«نشانه دیگر این که اگر بزرگان و شخصیّت‌ها در مجلس او حضور یابند سخنانش تغییر نکند، و همه مردم را به یک چشم نگاه کند (و به خاطر جلب توجّه آن عالم و اظهار فضل و کمال در پیشگاه او در سخنانش تغییرى حاصل نشود).

«نشانه دیگر این که اگر گروهى از مستمعین پشت سر او در کوچه و بازار به راه بیفتند خوشحال نباشد.»(۱)

هر کارى که با انگیزه بهتر نشان دادن عمل در انظار مردم صورت گیرد، سبب نفوذ ریا در عمل است و این انگیزه را هر چند مرموز باشد از دوگانگى برخورد انسان به اعمالى که در خلوت و جلوت انجام مى‌دهد مى‌توان دریافت.

بهترین محک براى شناخت اعمال ریایى از غیر ریایى همان معیارهایى است که در روایات اسلامى آمده است؛ از جمله:

۱ـ در حدیثى از پیغمبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى‌خوانیم که فرمود: «اَمّا عَلامَهُ الْمُرائِى فَاَرْبَعَهٌ: یَحْرُصُ فَى الْعَمَلِ لِلّهِ اِذا کانَ عِنْدَهُ اَحَدٌ وَ یَکْسِلُ اِذا کانَ وَحْدَهُ وَ یَحْرُصُ فى کُلِّ اَمْرِهِ عَلَى الْمَحْمِدَهِ وَ یُحْسِنُ سَمْتهُ بِجُهْدِهِ؛ علامت ریاکار چهار چیز است: هنگامى که کسى نزد اوست تلاش مى‌کند اعمال الهى انجام دهد و هنگامى که تنها شد در انجام عمل کسل است! و در تمام کارهایش اصرار دارد مردم از او مدح و ستایش کنند، و سعى مى‌کند ظاهرش را در نظر مردم خوب جلوه دهد.»(۲)

۲ـ در حدیث دیگرى همین معنى با تعبیرات جالب دیگرى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) نقل شده است که فرمود:

«لِلْمُرائِى اَرْبَعُ عَلامات: یَکْسِلُ اِذا کانَ وَحْدَهُ، وَ یَنْشُطُ اِذا کانَ فى النّاسِ،‌ وَ یَزیدُ فى الْعَمَلِ اِذا اُثْنِىَ عَلَیْهِ، وَ یَنْقُصُ مِنْهُ اِذا لَمُ یُثْنى عَلَیْهِ؛

ریاکار چهار علامت دارد:

اگر تنها باشد اعمال خود را با کسالت انجام مى‌دهد،

و اگر در میان مردم باشد بانشاط انجام مى‌دهد،

هرگاه او را مدح و ثنا گویند بر عملش مى‌افزاید،

و هرگاه ثنا نگویند از آن مى‌کاهد!»(۳)

شبیه همین معنى از لقمان حکیم نیز نقل شده است.(۴)

خلاصه، هر کارى که با انگیزه بهتر نشان دادن عمل در انظار مردم صورت گیرد، سبب نفوذ ریا در عمل است و این انگیزه را هر چند مرموز باشد از دوگانگى برخورد انسان به اعمالى که در خلوت و جلوت انجام مى‌دهد مى‌توان دریافت.

این مطلب به اندازه‌اى ظریف و مرموز است که گاه انسان براى فریب وجدان خود اعمال خود را در خلوت بسیار جالب انجام مى‌دهد تا خود را قانع کند که در اجتماع نیز همان گونه انجام دهد و دوگانگى در آن نباشد در حالى که هم عملى را که در اجتماع انجام مى‌دهد ریا است و هم آن را که در خلوت انجام داده آلوده به نوعى ریا است.

هر عملى داراى دو نوع تأثیر است: تأثیرى در خود انسان مى‌گذارد، و تأثیرى در بیرون. ریاکار با عمل خود درون خود را ویران مى‌سازد و از مقام والاى توحید دور مى‌شود و در قعر درّه شرک پرتاب مى‌گردد؛ مردم را وسیله عزّت و احترام خود مى‌بیند و قدرت خدا را به دست فراموشى مى‌سپارد و این ریاکارى که نوعى بت پرستى است سر از مفاسد بیشمار اخلاقى در مى‌آورد.

امّا افراط در این مسأله جایز نیست چرا که دیده شده افرادى از نماز جماعت و وعظ و ارشاد بر سر منبر و تدریس و تصنیف کتاب محروم مى‌شوند به این عنوان که مى‌ترسیم عمل ما ریایى باشد.

در روایات اسلامى نیز به این مطلب اشاره شده است که اگر انسان عملى انجام دهد و مردم از آن با خبر شوند و از آن مسرور گردد در حالى که انگیزه او از آغاز ارائه به مردم نبوده ضررى به قصد قربت و عمل الهى او نمى‌زند.(۵)

پس تشویق نیکوکاران نسبت به اعمال صالحى که انجام داده‌اند در یک مجلس عمومى یا در وسائل ارتباط جمعى به این قصد که دیگران نیز به این کار تشویق شوند منع شرعى ندارد، بلکه از کارهایى است که بزرگان همیشه انجام مى‌داده‌اند و اجر و پاداش انجام دهنده کار نیز ضایع نمى‌شود، مشروط به این که انگیزه‌اش از آغاز چنین مطلبى نبوده باشد.

در آیات قرآنى و روایات اسلامى نیز بارها تشویق به صدقات و خیرات پنهانى و آشکار شده است، و این نشان مى‌دهد که انسان مى‌تواند با انجام اعمال صالحه بطور آشکار انگیزه‌هاى الهى خود را نیز حفظ کند، و از ریا برکنار بماند.

در پنج آیه از قرآن مجید تشویق به انفاق «سِرّاً وَ عَلانِیَهً» یعنى بخشش در پنهان و آشکار یا «سِرّاً وَ جَهْراً» که همان معنا را مى‌دهد شده است.(۶)

اصولاً قسمتى از عبادات اسلامى بطور آشکار انجام مى‌شود همانند نماز جمعه و جماعت و مراسم با شکوه حجّ خانه خدا و تشییع جنازه مؤمن و جهاد و امثال آن؛ درست است که باید انگیزه در تمام اینها الهى باشد ولى اگر گرفتار وسوسه شود همه این اعمال را ترک مى‌کند و این نیز ضایعه بزرگى است.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱. محجّه البیضاء، ج ۶، ص ۲۰۰.

۲. تحف العقول، ص ۱۷.

۳. شرح نهج البلاغه ابن ابى الحدید، ج ۲، ص ۱۸۰.

۴. خصال (مطابق نقل میزان الحکمه، ج ۲، ص ۱۰۲۰ چاپ جدید .)

۵. وسائل الشیّعه، ج ۱، ابواب مقدّمه العبادات، باب ۱۵، ص ۵۵.

۶. بقره ـ ۲۷۴/ رعد ـ ۲۲/ ابراهیم ـ ۳۱/ نحل ـ ۷۵/ فاطر ـ ۲۹.

برگرفته از کتاب اخلاق در قرآن ، ج ۱، آیه‌الله مکارم شیرازی، با تصرف .

۰ ۰ رای ها
امتیازدهی به این نوشته

لطفا مطالب این وبسایت را با ذکر منبع و لینک مطلب منتشر کنید!

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=466

مطالب مرتبط
حمایت مالی از گناه شناسی

وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ وجهاد کنید در راه خدا با اموال و جانهایتان (توبه 41)

عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی تعالی اخلاقیات در جامعه، نشر و تبلیغ احادیث و معارف اهل بیت علیهم السلام و انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، شریک باشند تقاضا میشود که ما را در پرداخت هزینه های جاری سایت گناه شناسی از قبیل هاست، پشتیبانی فنی ، تالیف و تولید پستها و… یاری فرمایند.

اشتراک ایمیلی در نظرات این پست
اطلاع از
جهت اطلاع از پاسخ دیدگاه، ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا نظر بدهید.x