قاعده دفع ضرر محتمل
چند روز پیش یکی از دوستان کامنتی گذاشته بود و ادعا کرده بود که باید عقاید مردم را قوی کرد تا آنها خودشان گناه نکنند. کلامشان درست بود و بجا؛ البته با توجه به اینکه بحث ما عقاید نیست به این مطلب به عنوان موضوع مستقل نمیپرداختم اما انتقاد ایشان موجب شد که موضوع مستقلی در اینباره ایجاد نموده و انشاءالله مطالبی را تحت آن موضوع مهم گرد آوری نمایم.
حدیث جالبی هست که میتوان از آن در این باره استفاده نمود:
خادم امام هشتم علی بن موسی الرضا (علیه السلام) نقل میکند یکی از زندیقان (غیر معتقد بخدا) خدمت آن حضرت رسید، در حالیکه گروهی نزد امام (علیه السلام) بودند (زندیقی که سابقه ممتدی داشت و بارها و بارها برای بحث آمده بود و حاضر به پذیرفتن حق نبود، این بار امام از طریق دیگری وارد شد و او را با منطق احتمال شکست داد) به او فرمود: «اگر سخن شما درست باشد که نیست آیا سرانجام ما و شما مساوی نخواهیم بود و نه این است که نماز، روزه و زکات و اعتقادات ما به ما زیانی وارد نمیسازد؟
آن شخص ساکت شد، سپس امام (علیه السلام) فرمود:
اما اگر سخن ما درست باشد که درست است شما هلاک شدهاید و ما نجات یافتهایم».
با توجه به قاعده عقلی موجود در این حدیث کسانی که خدا را اطاعت کرده و گناه نمی کنند با توجه به عذاب دردناک اخروی گناه که پیامبران خدا از آن خبر داده اند چیزی را از دست نمی دهند.
با توجه به این مقدمه روشن می شود: اگر ما برای تحقیق درباره ادعای مادیها قدمی برنداریم ایراد و اشکال مهمی پیش نخواهد آمد. و زیانی متوجه ما نخواهد شد.
آری مسلما مسئله ای پیش نخواهد آمد ولی آیا میتوان نسبت به معتقدات خداپرستان بی تفاوت بود؟ مگر نه این است که خطری عظیم و ابدی (دوزخ) در پیش است و احتمال چنین خطری هر چند درصد آن کم باشد با توجه به عظمت محتمل، آیا عقل انسان را ملزم به تحقیق و بررسی نمی کند؟ آیا عقل نمیگوید تحقیق کن، ببین آیا این سخن درست است یا خیر؟! مسلما عقل انسانرا به تحقیق ملزم می سازد این همان قانون دفع ضرر و محتمل است که عقل آنرا صحیح میشمارد .
راستی آیا ما در امور زندگی خود آنجا که احتمال خطر معتنابهی میدهیم بررسی و جستجو نمیکنیم؟ چند مورد احتمال زیان را می توان نشان داد که انسان در پی بررسی آن برنیامده باشد؟!
بنابراین در پاسخ سئوالات بالا می گوئیم: عقل ما را ملزم به تحقیق میسازد تا گرفتار خطر نشویم، بلکه لزوم تحقیق و بررسی در چنین مواردی آن قدر واضح است که بعضی از دانشمندان بحث عقائد فرموده اند: «فطرت انسان در چنین مواقعی او را ملزم به تحقیق می کند».
متن عربی:
فقال له ابوالحسن (علیه السلام): أرأیت ان کان القول قولکم – و لیس هو کما تقولون – ألسنا و ایاکم شرعا سواء، و لا یضرنا ما صلینا و صمنا و زکینا و اقررنا؟ فسکت.
فقال ابوالحسن (علیه السلام): ان یکن القول قولنا – و هو کما نقول – ألیستم قد هلکتم و نجونا؟ (اصول کافی، جلد اول، کتاب توحید، باب اول، حدیث ۳).
منع:
کتاب طرحی نو در تدریس عقاید اسلامی، امامی – آشتیانی/ص ۲۴ و ۲۵