Take a fresh look at your lifestyle.

مطالعه و دانلود مقاله آزار و اذیت دیگران

0 865

چکیده:

برای اینکه زندگی انسان‌ها همراه با صفا و صمیمیت و همکاری باشد و در اثر آن وحدت و یکپارچگی در جامعه پدید آید، اسلام روابط و حقوق هر مسلمان را در ارتباط با مسلمان دیگر، بر اساس مسالمت، رفق، مدارا و عدم مزاحمت برای یکدیگر قرار داده است. این اصل علاوه بر اینکه مورد تأیید دین اسلام و ادیان آسمانی است، مورد قبول همهٔ عقلا و مصلحین جهان از هر فرقه و طایفه‌ای نیز می‌باشد؛ زیرا اگر بنا باشد مردم مانند حیوانات وحشی، بدون قانون و جنگل‌وار زندگی کنند و هیچ حقوق و قانون و آدابی را مراعات نکنند، شیرازهٔ زندگی اجتماعی به طور قطع از هم می‌پاشد؛ ازاین‌رو اسلام آزار به دیگران را نه تنها امری حرام و موجب وزر و وبال و در نتیجه مؤاخذه و عقاب می‌داند، بلکه طبق آموزه‌های خود آن را به عنوان بدترین اعمال معرفی کرده و مرتکبین آن را از پست‌ترین افراد به شمار می‌آورد، به گونه‌ای که حتی استشمام بوی بهشت نیز بر آنان حرام خواهد بود و در حالی که ناامید از رحمت الهی هستند محشور شده و سرانجامی جز دوزخ نخواهند داشت؛ لذا با توجه به شیوع و عمومیت این رذیلهٔ اخلاقی ما در مقالهٔ حاضر به بیان این موضوع می‌پردازیم و ضمن بیان مذمت و نکوهش این رذیله و مصادیق بارز آن در جامعهٔ امروزی، به عواقب و پیامدهای آن و راه‌کارهای برخورد مناسب با آن اشاره می‌کنیم.

نکوهش و مذمت آزار و اذیت

برای اینکه زندگی انسان­ها همراه با صفا و صمیمیت و همکاری باشد و در اثر آن وحدت و یکپارچگی در جامعه پدید آید، اسلام روابط و حقوق هر مسلمان را در ارتباط با مسلمان دیگر، بر اساس مسالمت، رفق، مدارا و عدم مزاحمت برای یکدیگر قرار داده است. این اصل علاوه بر اینکه مورد تأیید دین اسلام و ادیان آسمانی است، مورد قبول همهٔ عقلا و مصلحین جهان از هر فرقه و طایفه‌ای نیز می‌باشد؛ زیرا اگر بنا باشد مردم مانند حیوانات وحشی، بدون قانون و جنگل‌وار زندگی کنند و هیچ حقوق و قانون و آدابی را مراعات نکنند، شیرازهٔ زندگی اجتماعی به طور قطع از هم می‌پاشد؛ ازاین‌رو اسلام آزار به دیگران را امری حرام و موجب وزر و وبال و در نتیجه مؤاخذه و عقاب می‌داند. چنان‌که وقتی گروهی در مدینه بر ضد اشخاص با ایمان شایعه‌پراکنی کردند و موجب آزار آنان شدند و نسبت‌های ناروا به ایشان دادند، مورد نکوهش قرآن کریم قرار گرفتند و خداوند دربارهٔ آنان فرمود: (وَ الَّذِینَ یؤْذُونَ الْمُؤْمِنِینَ وَ الْمُؤْمِناتِ بِغَیرِ مَا اکتَسَبُوا فَقَدِ احْتَمَلُوا بُهْتاناً وَ إِثْماً مُبِیناً): [۱] کسانی که مردان و زنان مؤمن را در رابطه با آنچه انجام نداده‌اند، برنجانند [بدون اینکه کاری سزاوار ایذاء مرتکب شده باشند] پس اینان بهتان و گناه آشکاری را به گردن گرفته­اند.

آزار و اذیت رساندن به دیگران به اندازه‌ای قبیح و زشت است که امام علی بن موسی الرضا”علیه السلام” از جدش پیامبر”صلی االه علیه و آله” نقل فرموده: «من بهت مؤمناً أو مؤمنهً أو قال فیه ما لیس فیه اقامه الله تعالی یوم القیامه علی تلٍ من نار حتی یخرج مما قاله فیه؛ [۲] کسی که به مرد یا زن مسلمانی بهتان زند یا دربارهٔ او سخنی بگوید که در او نیست، خداوند او را در قیامت روی تلی از آتش قرار می­دهد تا از عهدهٔ آنچه گفته برآید».

جنبه ­های نهی مؤکد از آزار و اذیت:

برخی از جنبه­ های نهی مؤکد از آزار و اذیت را می­توان در موارد زیر جستجو کرد:

۱. بدترین عمل

 طبق روایات یکی از بدترین و زشت­ترین اعمال، آزار و اذیت دیگران است؛ چرا که برهم زنندهٔ تعادل در زندگی فردی و اجتماعیست. پیامبر اکرم”صلی االه علیه و آله” در این‌باره فرمود: «خَصْلَتَانِ لَیسَ فَوْقَهُمَا مِنَ الشَّرِّ شَی ءٌ الشِّرْکُ بِاللَّهِ وَ الضَّرُّ لِعِبَادِ اللَّه؛ [۳] دو خصلت ناپسند است که بدتر از آنها نیست: شرک به خدا و آزار بندگان خدا». لذا انس می­گوید: هرگاه پیامبر”صلی االه علیه و آله” شبانه برای قرائت برمی‌خاست، آیات قرآن را بسیار آهسته تلاوت می‌کرد. پرسیدند: ای رسول خدا! چرا به هنگام خواندن قرآن صدایت را بلند نمی­کنی؟ فرمود: «خوش ندارم دوستانم و خانواده‌ام را بیازارم». [۴]

۲. پست­ترین مردم

ارزش آدمی در گرو اعمال و کمالات اوست و کسی که اعمالش از بدترین­ها باشد، در پیشگاه خداوند ارزشی ندارد و از پست­ترین مردم محسوب می­شود؛ لذا از آنجایی که گفتیم آزار رساندن به دیگران از بدترین اعمال است، اینگونه افراد از پست­ترین مردم به شمار خواهند رفت؛ چنانکه رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” در این زمینه فرمود: «اَذَلُّ النّاسِ مَن اَهانَ النّاسَ؛ [۵] پست‌ترین افراد، کسی است که به مردم اهانت کند».

۳. اعلان جنگ با خداوند

 ایذاء مؤمنان به اندازه­ای مذموم است که در روایت اسلامی این عمل زشت و ناپسند به منزلهٔ اعلام جنگ با خدا و پیامبر”صلی االه علیه و آله” می‌باشد. رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” در این رابطه فرمود: «من آذی مؤمناً فقد آذانی و من آذانی فقد آذی اللَّه و من آذی اللَّه فهو ملعون فی التّوراه و الإنجیل و الزّبور و الفرقان؛ [۶] هرکس که مؤمنی را بیازارد، مرا آزرده و هرکسی که مرا بیازارد خدا را آزرده و هرکسی که خدا را بیازارد در تورات و انجیل و زبور و قرآن ملعون است». همچنین خداوند در حدیث قدسی می‌فرماید: «مَنْ أَهَانَ لِی وَلِیاً فَقَدْ بَارَزَنِی بِالْمُحَارَبَهِ؛ [۷] هر که به یک دوست من اهانت کند، آشکارا به جنگ با من آمده است». مرحوم کلینی; در کتاب شریف کافی، روایتی ذکر کرده که مراد از «ولی» در روایت فوق را شیعیان می‌داند. [۸]

از منظر تعالیم اسلامی، اهانت به گناهکاران و مجرمین و حتّی محکومین به اعدام نیز جایز نیست و اساساً شکنجه و تحقیر در اسلام ممنوع است و این به خاطر عزّت و احترامی است که پروردگار عالم برای انسان، خصوصاً مؤمنین قائل شده است؛ از این‌رو امام صادق”علیه السلام” در حدیث قدسی فرمود: «لیأذن بحرب منّی من اذی عبدی المؤمن و لیأمن غضبی من اکرم عبدی المؤمن؛ [۹] باید اعلام جنگ با من [خداوند] بکند هرکسی که بندهٔ مؤمنی را بیازارد و از خشم و غضب من آسوده و ایمن باشد کسی که بندهٔ مؤمن مرا گرامی بدارد».

۴. گناه اکبر

 در دین مبین اسلام حفظ احترام، شرف، آبرو و بقای آرامش مؤمن با مال دنیا قابل قیاس نیست؛ زیرا مال دنیا هر قدر هم که زیاد باشد، خسارت روحی و روانی مؤمنِ آزار دیده را جبران نمی‌کند، از این‌رو گناه آزار رساندن به دیگران به حدی عظیم است که پیامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” فرمود: «من آذی مؤمناً بغیر حق فکأنما هدم مکه و بیت المعمور عشر مرآت و کأنما قتل الف ملک من المقربین؛ [۱۰] هرکه مؤمنی را به ناحق مورد آزار و اذیت قرار دهد، مثل این است که ده مرتبه مکهٔ معظمه و بیت المعمور [مسجد ملائکه] را خراب کرده و هزار ملک مقرب را کشته باشد». همچنین در جای دیگر فرمود: «من احزن مؤمناً ثمّ اعطاه الدّنیا لم یکن ذلک کفارته و لم یؤجر علیه؛ [۱۱] هرکس که مؤمنی را محزون کند سپس تمام دنیا را به او بدهد، تلافی آن گناه را نخواهد کرد و دهنده هم اجری ندارد».

مصادیق آزار و اذیت

اسلام روابط مسلمین را بر اساس مسالمت و رفق و مدارا با دیگران قرار داده و همگان را از اذیت و آزار یکدیگر برحذر داشته و آن را گناهی بزرگ به حساب آورده است، لکن متأسفانه با این همه سفارش‌ها و هشدارها بسیارند کسانی که دیگران را با زبان، قلم و رفتارشان آزار می‌دهند. برای آزار و اذیت می­توان به چهار مصداق کلی اشاره کرد:

۱. ایذاء المسلمین

 آزار مسلمین به طرق مختلفی انجام می‌گیرد که بارزترین مصداق آن تجاوز به حقوق یا کوتاهی از ادای حق و حقوق آنان است. گاهی حتی یک کلمهٔ اهانت‌آمیز و بی‌اعتنایی و بی‌احترامی به او و مراعات نکردن موازین اخلاقی، می­تواند مصداق آزار و اذیت او باشد که ما در اینجا به برخی از آنها اشاره می­کنیم:

الف) سلاح کشیدن روی مؤمن

 اگر کسی به وسیلهٔ سلاح [اعم از سلاح گرم یا سرد مانند چاقو] مؤمنی را تهدید کند و یا او را بترساند، از موارد آزار و اذیت محسوب می‌شود و خداوند او را از رحمت خود دور می‌کند؛ چنانچه رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” در این راستا می‌فرماید: «من اشار الی اخیه المؤمن بسلاحه لعنته الملائکه حتّی ینجیه عنه؛ [۱۲] کسی که با سلاح به برادر مؤمن خود اشارهٔ تهدیدآمیزی بکند، فرشتگان به چنین کسی لعنت می‌فرستند تا هنگامی که آن مؤمن از دست او نجات می‌یابد».

ب) تمسخر

 از دیگر مصادیق آزار مسلمین، استهزاء و تمسخر آنهاست. کسی که گفتار، کردار، صفات و یا خلقت و خلق و خوی مردمان را وسیلهٔ استهزاء و تمسخر آنها قرار می‌دهد، از فطرت انسانی به دور بوده و از صفات الهی بی‌بهره است. آنانکه بهره‌ای درست از ایمان داشته باشند هرگز آلوده به چنین رفتاری نمی­شوند. خداوند سبحان در قرآن کریم می‌فرماید:

(یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا یسْخَرْ قَوْمٌ مِنْ قَوْمٍ عَسَی أَنْ یکُونُوا خَیرًا مِنْهُمْ وَلَا نِسَاءٌ مِنْ نِسَاءٍ عَسَی أَنْ یکُنَّ خَیرًا مِنْهُنَّ وَلَا تَلْمِزُوا أَنْفُسَکُمْ وَلَا تَنَابَزُوا بِالْأَلْقَابِ): [۱۳] ای کسانی که ایمان آورده‌اید! نباید گروهی از شما گروه دیگر را مسخره کنند، شاید آنها از اینها بهتر باشند و نه زنانی زنان دیگر را، شاید آنان بهتر از اینان باشند و یکدیگر را مورد طعن و عیب‌جویی قرار ندهید و با القاب زشت و ناپسند یکدیگر را یاد نکنید.

در عرصه‌گاه قیامت و صحرای محشر مسخره­کنندگان را مسخره می‌کنند و تحقیرکنندگان را دست می‌اندازند تا به مکافات و جزای عمل زشتشان برسند؛ چنانچه رسول خدا”صلی االه علیه و آله” دربارهٔ تمسخر دیگران می‌فرماید: «انَّ الْمُسْتَهْزِئینَ یفْتَحُ لِاحَدِهِمْ بابُ الْجَنَّهِ فَیقالُ: هَلُمَّ، فَیجی‌ءُ بِکرْبِهِ وَ غَمِّهِ، فَاذا جاءَ اغْلِقَ دُونَهُ؛ [۱۴] به روی یکی از مسخره­کنندگان درب بهشت باز می‌شود، به او گفته می‌شود: به جانب بهشت بیا، به سوی بهشت با غم و غصه‌ای که دارد می‌آید، چون به درب بهشت می‌رسد درب به رویش بسته می‌شود». این امر در حقیقت تجلی رفتار دنیوی او در قیامت بوده و امری است که او برای خوش رقم زده.

از نظر علم روانشناسی کسانی که مردم را مسخره می‌کنند، نوعی کمبود شخصیت دارند که از طریق کوچک کردن مردم، به دنبال جبران کمبودهای خود هستند؛ لذا افراد عاقل، آگاه و باشخصیت که کمبود و نقصانی در خود احساس نمی‌کنند، هرگز دست به این کار نمی‌زنند و از مشاهدهٔ چنین رفتاری سخت رنج می‌برند.

ج) تحقیر و سبک شمردن

 اگر فردی برادر مسلمان خویش را تحقیر کرده و کلمات حقارت‌آمیز به او بگوید، جزء کسانی خواهد بود که او را آزرده است. [۱۵] در مذمت و نکوهش این عمل شنیع همین بس که پیامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” در یکی از خطبه‌هایشان فرمود:

هر که مسلمان فقیری را به خاطر فقرش خوار و پست بشمارد، خداوند را کوچک شمرده است و همواره مورد خشم و غضب خداوند خواهد بود تا اینکه او را از خود راضی کند و هر که فقیر مسلمانی را گرامی بدارد، روز قیامت خداوند را شاد و خندان دیدار می‌کند. سپس فرمود: هر که بر فقیری ستم کند یا بر او تعدّی نماید، یا او را حقیر شمارد، خدا در روز قیامت وی را به شکل آدمکی به اندازهٔ مورچه محشور گرداند تا اینکه داخل آتش دوزخ شود. [۱۶]

همچنین سبک شمردن و بی­اعتنایی به مسلمین، در روایات به مثابهٔ سبک شمردن اهل بیت”علیهم السلام” محسوب شده است؛ چنانچه ابو هارون می‌گوید: در حضور امام صادق”علیه السلام” بودم که ایشان خطاب به حضار در جلسه فرمود:

شما چرا ما را سبک می‌شمارید؟ مردی از اهل خراسان برخاست و گفت پناه می‌بریم به خدا از اینکه شما و یا چیزی از اوامر شما را سبک بشماریم. حضرت فرمود: آری تو یکی از آنهایی هستی که مرا سبک شمردی! آن شخص گفت: به خدا پناه می‌برم از اینکه شما را کوچک بشمارم. حضرت فرمود: وای بر تو آیا حرف فلانی را نشنیدی؟ وقتی که نزدیک جحفه بودیم و او خسته بود و از تو درخواست کرد که به اندازهٔ یک میل راه او را با خود ببری، به خدا سوگند سرت را به سوی او نگرداندی و او را سبک شمردی، هر که مؤمنی را سبک شمارد، ما را سبک شمرده و حرمت خدا را ضایع نموده است. [۱۷]

د) سد معبر مسلمین

 سد معبر یکی از گناهان رایجی است که متأسفانه برخی از افراد جامعه از آن غافل­اند و لازم است مسلمانان به آثار و پیامدهای آن توجه داشته باشند و از این رهگذر به رفع آن بپردازند. اموری مانند: ایستادن، نشستن، تجمع، پارک کردن وسیلهٔ نقلیه در جایی‌که سبب ترافیک شود و نیز عروس گردانی­هایی که امروزه باب شده است، نهادن هرگونه کالا و اشیاء در پارک‌ها و پارکینگ‌های عمومی، اشغال معابر از سوی دست‌فروشان، نصب دکه­های غیر مجاز، تخلیهٔ نخاله­های ساختمانی و ریختن مصالح ساختمانی اعم از آجر، سیمان، شن، ماسه و … در معابر عمومی [البته این امر اگر برای مدت مشخص و با کسب مجوز از شهرداری باشد و نکات ایمنی را رعایت نمایند، سد معبر محسوب نمی­شود] از موارد سد معبر است.

این عمل به حدی نکوهیده است که امام متقین علی”علیه السلام” فرمود:

کنَّا فِی غَزَوهٍ مَعَ رَسُولِ اللَّهِ”صلی االه علیه و آله” فَازْدَحَمَ النَّاسُ وَ تَضَایقُوا فِی الطَّرِیقِ فَأَمَرَ رَسُولُ اللَّهِ مُنَادِیاً فَنَادَی مَنْ ضَیقَ طَرِیقاً فَلَا جِهَادَ لَهُ؛ [۱۸] در جنگی همراه رسول خدا”صلی االه علیه و آله” بودیم. مردم ازدحام کرده و موجب گرفتگی راه شدند. ایشان به شخصی دستور داد تا ندا دهد هر کس راه را بر مردم تنگ کند، هیچ جهادی نکرده است.

 پیامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” نیز فرمود: «کسی که سدّ معبر کند و مانع عبور ره‌گذران شود از رحمت خدا به دور است». [۱۹] همچنین امام سجاد”علیه السلام” فرمود: «از گناهانی که نابودی سریع آدمی را در پی دارد، سد کردن راه مسلمانان است». [۲۰] و نیز طبق روایات هر کس راهی را ببندد و سد معبر کند، خدا عمرش را کوتاه می­کند. [۲۱]

ه) افشای اسرار

هر انسانی در زندگی فردی و اجتماعی خویش، خواه ناخواه اسرار مگویی دارد که بایستی در نگه‌داری آن کوشا باشد. برخی از این اسرار مربوط به خودش و برخی مربوط به خانواده یا جامعهٔ اوست. امروزه با توجه به وجود ابزار پیشرفته و حساس جاسوسی و اطلاعاتی و کاربرد گستردهٔ آنها برای دگرگونی سرنوشت ملت‌ها، ضرورت رازداری، بدیهی و انکارناپذیر است و گذشته از آنکه فضیلتی اخلاقی به‌شمار می‌آید، در نیک‌بختی انسان‌ها نیز تأثیر بسزایی دارد. در مقابل، افشای اسرار دیگران یکی از مصایق بارز آزار و اذیت بوده و سبب دوری از موفقیت و حتی سقوط و شکست فرد در تصمیم‌های او می‌شود؛ چنان‌که امام صادق”علیه السلام” فرمود: «اِفشاءُ السِّرِّ سُقُوطٌ؛ [۲۲] برملا کردن راز، [مایه] سقوط است».

ز) ایجاد آلودگی صوتی

منظور از آلودگی صوتی امواج ناخواسته‌ای است که در شرایط مکانی و زمانی ویژه بر فعالیت موجودات زنده به ویژه انسان تأثیر گذاشته و می‌تواند عوارض متعدد جسمی، روحی و علی‌الخصوص اختلال در اعصاب شنوایی را به بار آورد. آلودگی صوتی یکی از عوامل خستگی بوده و ظرفیت کار انسان را چه در مشاغل فکری و چه در شغل‌های بدنی و ساده کاهش می‌دهد و با تأثیر بر روی اوضاع روانی و روحی شخص، موجب اشکال در تطابق یافتن انسان با محیط کار و حتی اجتماع و خانواده می‌شود و در صورتی که مدت در معرض آلودگی صوتی قرار گرفتن افزایش پیدا کند، می‌تواند موجب کاهش قدرت شنوایی شود و همچنین خطر ابتلا به امراض قلبی-عروقی را افزایش دهد.

یکی از حقوق زندگی اجتماعی، آرامش صوتی است. صلب مسئولیت از این مهم موجب بروز عدم تمرکز، پرخاشگری و در نهایت اختلالات روحی افراد می‌شود. منابع اصلی آلودگی‌های صوتی شهری شامل: کارخانجات، کارهای ساختمانی، صداهای ناشی از سیستم تهویه منازل و صدای ناشی از حمل و نقل [صدای موتور هواپیما، بوق اتومبیل، بلند بودن ضبط ماشین و اموری از این قبیل] هستند. سر و صدای داخل منازل مثل صدای تلویزیون نیز حائز اهمیت است. بنابراین از آنجایی که آلودگی صوتی که سبب اختلال در آسایش افراد گشته و موجب آزار عصبی-روانی آنان می‌شود یکی از مصادیق بارز آزار و اذیت مسلمین به شمار می‌رود. قرآن کریم در این‌باره می‌فرماید: (وَ اغْضُضْ مِنْ صَوْتِکَ إِنَّ أَنْکَرَ الْأَصْواتِ لَصَوْتُ الْحَمیرِ): [۲۳] از صدای خود بکاه [و هرگز فریاد مزن] که زشت‌ترین صداها صدای خران است.

۲. ایذاء الجار

دومین مصداق آزار و اذیت، ایذاء همسایه است که در روایات و متون اسلامی به شدت از آن نهی شده و مورد نکوهش قرار گرفته است؛ به گونه­ای که امام صادق”علیه السلام” فرمود: «ِاعْلَمُوا أَنَّهُ لَیسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یحْسِنْ مُجَاوَرَهَ مَنْ جَاوَرَه؛ [۲۴] از ما نیست کسی که با همسایهٔ خود به خوبی رفتار نکند».

همچنین از پیامبر اکرم”صلی االه علیه و آله” روایت شده است که فرمود: «هر که به همسایهٔ خود آزار برساند، خداوند بوی بهشت را بر او حرام می‌کند و جایش را در دوزخ قرار می‌دهد و بد جایگاهی است و از ما نیست کسی که حق همسایهٔ خود را ضایع سازد و همیشه جبرئیل به من سفارش همسایه را می‌کرد تا اینکه گمان کردم، همسایه از همسایه­اش ارث می­برد». [۲۵]

همسایه‌آزاری خود دارای مصادیق متعددی است که ما به دو نمونهٔ آن اشاره می­کنیم:

الف) بددهنی

 یکی از مصادیق بارز آزار و اذیت همسایه، بددهنی و ناسزاگویی به او می‌باشد. طبق روایات فردی که مردم از بددهنی او در امان نباشند نیز مردم‌آزار است و در آتش جهنم خواهد بود. [۲۶] هرچند ناسزاگویی و بددهنی نسبت به همهٔ افراد ناروا می‌باشد اما نسبت به برادر مؤمن و همسایگان نارواتر است. تا حدّی که رسول خدا”صلی االه علیه و آله” فرمود: «سباب المؤمن فسق و قتاله کفر؛ [۲۷] ناسزاگویی به مؤمن فسق و جنگ با او کفر است».

همچنین سلیم بن قیس از امیرمؤمنان علی”علیه السلام” نقل می‌کند که رسول اللّه”صلی االه علیه و آله” می‌فرمود: «خداوند بهشت را بر هر فحّاش بی‌آبرو و کم‌شرمی که باکی از آنچه گوید و آنچه به او گفته شود ندارد، حرام کرده است؛ زیرا اگر بازرسی از حالش کنی یا از زنا است یا از شرکت شیطان». [۲۸]

حکایت: شب‌زنده‌دارِ همسایه‌آزار

روزی اصحاب پیامبر”صلی االه علیه و آله” به آن حضرت عرض کردند: فلان زن، روزها روزه و شب­ها را به عبادت می‌گذراند و صدقه می‌دهد؛ لکن همسایه‌اش را به زبان می‌آزارد. رسول خدا”صلی االه علیه و آله” فرمود: «خیری در آن زن نیست، او اهل جهنم است. گفتند: فلان زن، فقط نماز واجب و روزهٔ ماه رمضان را به جا می‌آورد و آزاری به همسایه نمی‌رساند. فرمود: او اهل بهشت است». [۲۹]

ب) عدم رعایت حریم

 در خصوص رعایت حقوق همسایه از جهات انسانی و دینی توصیه­های فراوانی شده است؛ لذا رعایت حقوق همسایگان و دستگیری وکمک به آنها از اهمیت خاصی برخوردار است. یکی از حقوقی که همسایه به گردن همسایه­اش دارد این است که باید حریم او را رعایت کند. مثلاً چنانکه کسی بخواهد در حیاط منزل خود باغچه­ای احداث کند، باید موارد لازم و فنی این کار از قبیل حفظ فاصلهٔ لازم بین دیوار همسایه و باغچه، استفادهٔ از عایق مورد نیاز جهت جلوگیری از نفوذ آب و رطوبت به منزل همسایه و مواردی از این قبیل را رعایت کند، به گونه­ای که منجر به ورود ضرر و زیان به ملک همسایه نگردد. در غیر این صورت ملزم به جبران و پرداخت خسارات ناشی از آن می­باشد. همچنین کسی حق ندارد ناودان خود را به طرف ملک همسایه بگذارد و یا اینکه بدون اجازهٔ همسایه، برای خانهٔ خود به سمت فضای خانهٔ همسایه خروجی ایجاد کند و به طورکلی هیچ کس نمی­تواند در ملک خود تصرفی کند که موجب ضرر رساندن به همسایه­اش شود و نیز استفادهٔ از حریم منزلِ هر کسی باید مورد توجه او قرار گیرد و به خود اجازه ندهد حریم منزل دیگری را تصرف کند. مثلاً نباید برای اتومبیل خود از حریم منزل همسایه استفاده نماید و مانع استفادهٔ او از حریم منزل خودش شود؛ چرا که تمامی این امور از مصادیق آزار به همسایه محسوب می­شود و دارای عواقب و پیامدهای دنیوی و اخروی شدیدی خواهد بود.

حکایت: سزای همسایه‌آزاری

سمره بن جندب که از مهاجرین و اصحاب پیامبر”صلی االه علیه و آله” بود یک نخل خرما در باغ یکی از انصار داشت به طوری که خانهٔ مسکونی مرد انصاری که زن و بچه­اش در آنجا به سر می­بردند، در ورودی باغ قرار داشت. سمره طبق قوانین اسلامی گاهی می­آمد و از نخل خود خبر می­گرفت یا از آن خرما می­چید. اما مشکل این بود که او هر وقت می­خواست از درخت خود خبر بگیرد، بی­اعتنا و سر زده داخل خانهٔ انصاری می­شد و ضمناً چشم‌چرانی هم می­کرد. صاحب­خانه از او خواهش کرد که هر وقت می­خواهد داخل شود، سر زده وارد نشود، اما او قبول نکرد. صاحب­خانه به ناچار نزد رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” رفته و شکایت کرد و گفت: این مرد سر زده داخل خانهٔ من می­شود. شما به او بگویید بدون اطلاع و سر زده وارد نشود، تا خانوادهٔ من قبلاً مطلع باشند و خود را از چشم‌چرانی او حفظ کنند.

رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” سمره را احضار کرده و به او فرمود: «فلانی از تو شکایت دارد، می­گوید تو بدون اطلاع وارد خانهٔ او می­شوی و قهراً خانوادهٔ او را در حالی می­بینی که او دوست ندارد. بعد از این اجازه بگیر و بدون اطلاع و اجازه داخل نشو». سمره تمکین نکرد. حضرت فرمود: پس درخت را بفروش. سمره حاضر نشد. رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” قیمت را بالا برد، باز هم حاضر نشد. بالاتر برد، باز هم حاضر نشد. فرمود: اگر این کار را بکنی، در بهشت برای تو درختی خواهد بود. باز هم تسلیم نشد. نه حاضر بود از درخت خود صرف نظر کند و نه حاضر بود هنگام ورود به باغ از صاحب باغ اجازه بگیرد. در این وقت پیامبر”صلی االه علیه و آله” فرمود: تو مردی زیان‌رسان و سخت‌گیری هستی و در دین اسلام زیان رساندن و تنگ گرفتن وجود ندارد. سپس خطاب به مرد انصاری فرمود: برو درخت خرما را از زمین در آور و جلوی او بیانداز. رفتند و این کار را کردند. آنگاه حضرت به سمره فرمود: حالا برو درختت را هر جا که دلت می­خواهد بکار. [۳۰]

به طور کلی کسانی که همسایگان خود را اذیت می‌کنند، در سرای آخرت وضع ناگواری دارند؛ لذا رسول خدا”صلی االه علیه و آله” سرنوشت آشفتهٔ آنان را چنین ترسیم می­فرماید: «کسی که به اندازهٔ یک وجب زمین به همسایه­اش خیانت ورزد، خداوند آن یک وجب زمین را از پوستهٔ هفتم زمین به گردنش حلقه کرده و او بدین حالت، خداوند را در روز جزا ملاقات می‌کند؛ مگر اینکه توبه کند و دست از ظلم به همسایهٔ خود بردارد». [۳۱]

۳. ایذاء الوالدین

 مورد دیگر از موارد آزار رسانی به دیگران، آزردن پدر و مادر می‌باشد؛ لذا در آموزه‌های اسلامی توسط رسول خدا”صلی االه علیه و آله” نسبت به نافرمانی از پدر و مادر و آزردن و عقوق آنان هشدارهای شدیدی داده شده است. از امام باقر”علیه السلام” روایت شده است که پیامبر اکرم”صلی االه علیه و آله” فرمود: «إیاکم و عقوق الوالدین، فإنّ ریح الجنّه توجد من مسیره ألف عام و لا یجدها عاقّ؛ [۳۲] بپرهیزید از آزردن پدر و مادر؛ زیرا بوی بهشت از مسافت هزار سال راه به مشام می‌رسد، ولی هیچ‌گاه به کسانی که مورد خشم پدر و مادر هستند نخواهد رسید».

آزردن پدر و مادر و مورد خشم آنان واقع شدن به اندازه‌ای نکوهیده و بازدارندهٔ انسان از کمال است که رسول خدا”صلی االه علیه و آله” به پیروان خود می‌فرمود: «کن بارّاً و اقتصر علی الجنّه، و إن کنت عاقّاً [فظّاً] فاقتصر علی النّار؛ [۳۳] با پدر و مادر نیکو رفتار باش تا پاداش تو بهشت باشد و اگر عاق و جفاکار باشی جهنمی خواهی بود».

عاق والدین به معنای به خشم آوردن و دل شکستن و آزرده‌خاطر کردن آنان، از گناهان کبیره و سبب بدبختی انسان در دنیا و آخرت است که موجب کوتاهی عمر، تلخ و سخت شدن زندگی بر انسان و فقر و پریشانی انسان می‌شود و در آیات و روایات از این کار مذمت شده و بدترین نوع قطع رحم محسوب می‌شود.

علامهٔ مجلسی; در شرح کتاب اصول کافی دربارهٔ معنای عاق والدین می­نویسد:

عقوق والدین به این است که فرزند، حرمت آنها را رعایت نکرده و بی­ادبی نماید؛ آنها را به سبب گفتار یا رفتاری برنجاند و آزار و اذیت کند و در چیزهایی که منع شرعی و عقلی ندارد، از آنها نافرمانی کند. [۳۴]

 چنان‌که در کلام امام صادق”علیه السلام” آمده است که کمترین ناسپاسی والدین، گفتن «اُف» است، نگاه تند به پدر و مادر، محزون ساختن آنها و ترک وظایف حتمی در قبال آنها مثل برآورده نکردن نیازهای مالی والدین در صورت نیاز نیز از موارد عاق شدن فرزندان معرفی شده است.

حکایت: عاقب آزار و اذیت والدین

شیخ صدوق به نقل از امام باقر”علیه السلام” می‌نویسد: «در میان بنی اسرائیل، عابدی به نام جریح بود که همواره در صومعه به عبادت می­پرداخت. روزی، مادرش، نزد وی آمد و او را صدا زد، اما جریح چون مشغول عبادت بود، پاسخ مادرش را نداد. مادر به خانه­اش بازگشت و بار دیگر، پس از ساعتی به صومعه آمد و او را صدا زد؛ اما باز جریح به مادر اعتنا نکرد. برای بار سوم که مادر آمد و از او جوابی نشنید، از این رفتار فرزند، دل‌شکسته شد و او را نفرین کرد. فردای همان روز، زن فاحشه­ای که حامله بود، نزد جریح آمد و همانجا در کنار دیوار صومعه بچه­ای به دنیا آورد و نزد جریح گذاشت و ادعا کرد که آن بچه، فرزند نامشروع این عابد است. این موضوع شایع شد و سر زبان­ها افتاد، به طوری که مردم به یکدیگر می­گفتند: کسی که مردم را از زنا نهی می­کرد و سرزنش می­نمود، اکنون خودش بدان مبتلا شده است.

ماجرا را برای حاکم وقت تعریف کردند و او فرمان اعدام جریح عابد را صادر کرد. هنگامی که مردم برای تماشای اعدام او جمع شده بودند، مادرش نیز حاضر شد. وقتی فرزندش را آن‌گونه در حالت رسوایی دید، از شدت ناراحتی به صورت خود می‌زد و گریه می‌کرد. جریح رو به مادر کرد و گفت: مادرم! ساکت باش! نفرین تو مرا به اینجا رسانده است وگرنه من بی‌گناه هستم. وقتی مردم این سخن جریح را شنیدند به او گفتند: ما از تو نمی‌پذیریم مگر اینکه ثابت کنی. عابد که مادرش، دیگر از او ناراضی نبود، گفت: طفلی را که به من نسبت می­دهند، پیش من بیاورید. جریح از طفل چندروزه سؤال کرد پدرت کیست؟ و در حالی که همه متعجب بودند طفل به صورت واضح گفت: پدرم، فلان چوپان است. به این ترتیب پس از رضایت مادر، خداوند آبروی از دست رفتهٔ عابد را باز گردانید و تهمت­هایی که مردم به او می­زدند، برطرف شد. پس از آن، جریح سوگند یاد کرد که هیچگاه، مادر را از خود ناراضی نکند و همواره در خدمت او باشد. [۳۵]

۴. ایذاء الزوجین

 یکی دیگر از موارد آزار و اذیت، همسرآزاری است. پیامبر اکرم”صلی االه علیه و آله” می‌فرماید:

هرکس زنی دارد که او را می‌آزارد، خداوند نمازها و کارهای نیک آن زن را نمی‌پذیرد، تا وقتی که حق شوهرش را ادا کند و او را از خود خشنود سازد. هر چند تمام روزها روزه باشد و بنده‌ها آزاد کند و مال فراوان صدقه دهد و اول کسی است که داخل جهنم می‌شود. سپس فرمود: هر مردی که زن خود را آزار دهد، آنچه دربارهٔ زن گفته شد برای او هم هست و هر کسی بدرفتاری زنش را تحمل کند و مزد صبر خود را از خدا بخواهد، برای او است در هر مرتبه‌ای که صبر می‌کند، مثل آنچه به حضرت ایوب برای صبرش داده شده و گناه آن زن، در هر شبانه‌روزی مانند ریگ­های بیابان است و اگر بمیرد، پیش از آنکه شوهر را از خود راضی سازد، با سر وارد جهنم می‌شود و با منافقین در پایین‌ترین درکات جهنم خواهد بود و هرکه زنی دارد که با او موافقت نمی‌کند و بر آنچه که شوهر نفقه می‌دهد، صبر نمی‌نماید و بر شوهرش سخت می‌گیرد و او را وادار به آنچه طاقت ندارد می‌کند، خداوند از او کار خیری که آتش را از او دور سازد، نمی‌پذیرد و تا وقتی که چنین است بر او غضب می‌کند. [۳۶]

آزار دادن همسر نیز به شیوه­های مختلفی صورت می­پذیرد که از باب نمونه به چند مورد آن اشاره می­کنیم:

الف) تحمیل وظایف غیر مربوطه

 قوام، تحکیم و استمرار زندگی زناشویی به محبت، دوستی، تفاهم، احترام متقابل و به رسمیت شناختن و رعایت حقوق همدیگر است. دین اسلام برای آنکه محیط و اجتماع کوچک خانواده قوام پیدا کند و تداوم یابد، برای هر یک از زن و شوهر حقوقی در نظر گرفته و در مقابل این حقوق وظایفی را نیز برای آنان تعیین کرده است؛ چرا که خداوند هر جا حقی در نظر گرفته، تکلیفی را هم مقرّر نموده است. بنابراین زن و شوهر باید وظایف یکدیگر را بشناسند و از تحمیل وظائف غیر مربوطه پرهیز نمایند. در حدیثی از امیرمؤمنان علی”علیه السلام” در سفارش به فرزندشان می­خوانیم: «و لا تملک المراه من امرها ماجاوز نفس‌ها فان المراه ریحانه و لیست بقهرمانه؛ [۳۷] کاری را که در توانمندی زن نیست، بر او تحمیل نکن، زنان چون گل بهاری هستند، نه پهلوان سخت کوش و پرتوان».

به همین جهت اسلام کارهای دشوار را از دوش زنان برداشته و در مقابل کارهای کلیدی­تری را مانند تربیت و تعلیم، تأمین آرامش و امنیت خانواده را به او واگذار کرده است، تا در رسالت مربی­گری، مادری و همسری به خوبی نقش خود را ایفا نماید. از سوی دیگر حسن معاشرت با همسر را در سایهٔ اصل مودت و رحمت بر زوجین واجب نموده، تا خانه و خانواده که محل رشد و نمو آدمی است، مهد صفا و آرامش باشد، به همین جهت تخلف از حسن معاشرت و رفتار غیر معروف برای زن و مرد، نشوز و عصیان محسوب می­گردد.

ب) اعلام برائت و بیزاری

همچنین اگر شخصی به همسرش بگوید من از تو بیزارم و یا اینکه تو را دوست ندارم، او را آزرده است؛ زیرا اظهار برائت نمودن از مؤمن بدون دلیل، اهانت به اوست. امیرمؤمنان علی”علیه السلام” فرمود: «از جمله حقوق مؤمن دربارهٔ مؤمنی دیگر این است که خطاب به او نگوید من از تو بیزارم و برائت می­جویم». [۳۸] بنابراین چون زوجین از جملهٔ مؤمنین هستند مشمول این حکم خواهند بود.

ج) بدزبانی و ترشرویی

یکی از موضوعات مهم و مورد توجه و تأکید دین مبین اسلام در احکام تکلیفی و تربیتی، بحث حفظ آبروی مسلمان است. در مقابل فحاشی و بدزبانی یکی از آسیب‌ها و رذائل اخلاقی محسوب می‌شود. به طوری که می‌توان انسان‌های فحاش و بدزبان را در زمرهٔ انسان‌هایی که بی‌منطق و بی‌استدلال هستند، به حساب آورد؛ زیرا کسی که اهل منطق و استدلال باشد، نیازی به فحاشی و بدزبانی ندارد.

یکی از مشکلات بعضی از خانواده‌ها بالاخص در مورد مردان، فحاشی کردن و بدزبانی نسبت به همسر خود است که بسیار مذموم و مورد نکوهش می‌باشد. یکی از حقوقی که زن و شوهر باید آن را رعایت کنند، دوری از بدگویی و بدزبانی است؛ چرا که اثر آن زدودن احترام، اعتماد، صمیمیت، محبت و عشق زن و شوهر نسبت به یکدیگر است و چنین رفتار ناپسندی از مصادیق بارز آزار و اذیت همسر محسوب می‌شود؛ چرا که اگر زن در برابر شوهر بدزبانی کند، در همان جملهٔ اول احساس مرد را جریحه‌دار می‌کند و اگر مرد چنین رفتاری انجام دهد به محبت همسر خود صدمه وارد کرده است و اگر این تندخویی و بدزبانی از طرف هر دو ادامه پیدا کند، قطعاً حرمت‌ها شکسته می‌شود و ممکن است محبت به نفرت تبدیل شود؛ درحالی‌که ستون اصلی برپایی خانواده محبت می‌باشد. بنابراین زن و شوهر باید تمام تلاش خود را به‌کار بگیرند تا اجازه ندهند محبت بین آنها به وسیلهٔ این بی‌احترامی‌های کلامی از بین برود.

عواقب و پیامدهای آزار و اذیت دیگران

رفتار و گفتار آدمی تأثیر اساسی در سرنوشت انسان دارد. همانگونه که رفتار شایسته ممکن است انسان را به بالاترین مرتبهٔ انسانی برساند، امکان دارد انسان در اثر برخورد نادرست ارزش و احترام خود را از بین ببرد. آزار و اذیت دیگران به هر شکل و عنوان که باشد به انسان ضربه می‌زند و نه تنها موجب عذاب اخروی است بلکه دنیا را نیز همچون جهنمی می‌کند که انسان در آن عذاب می‌کشد. آزاردهندگان همیشه مورد نفرت و دشنام مردم هستند و کسی به آنها علاقه‌مند نیست. همچنین این عمل شنیع دارای عواقب شومی است که به چند مورد آن اشاره می­کنیم:

۱. حزن و اندوه

 از آنجایی که دنیا دار عمل و عکس العمل است، اگر کسی دیگران را آزار دهد و موجبات ناراحتی و اندوه آنان را فراهم کند، خداوند نیز دل آن شخص را محزون می­کند؛ چنانچه پیامبر اسلام”صلی االه علیه و آله” فرمود: «من احزنه احزنه اللّه؛ [۳۹] کسی که دل مؤمن را محزون کند خداوند نیز دل او را محزون و اندوهناک می‌سازد». آری کسی که با رفتار و گفتارش دیگران را آزار می‌دهد و موجب ناراحتی و اندوه آنان می‌شود، کمترین سزای چنین کسی این است که خداوند نیز قلب او را محزون می‌کند.

۲. ناامیدی از رحمت الهی

 از دیگر عقوبت­های آزار رساندن به دیگران، محرومیت از رحمت الهی است؛ چنانچه رسول اکرم”صلی االه علیه و آله” در این زمینه فرمود:

مَنْ آذَی مُؤْمِناً وَ لَوْ بِشَطْرِ کلِمَهٍ جَاءَ یوْمَ الْقِیامَهِ مَکتُوباً بَینَ عَینَیهِ آیسٌ مِنْ رَحْمَهِ اللَّهِ وَ کانَ کمَنْ هَدَمَ الْکعْبَهَ وَ الْبَیتَ الْمُقَدَّسَ وَ قَتَلَ عَشَرَه آلَافٍ مِنَ الْمَلَائِکه؛ [۴۰] هر که مؤمنی را اذیت کند، اگر چه با یک کلمه باشد، روز قیامت وارد محشر می‌شود در حالی که بر پیشانیش نوشته است: آیساً من رحمه اللَّه؛ ناامید از رحمت پروردگار و چنین شخصی مانند آن کسی است که خانهٔ کعبه و بیت المقدس را خراب نموده و ده هزار نفر از ملائکه را کشته باشد.

۳. رفتن به دوزخ

 با توجه به مطالب فوق الذکر، افرادی که دیگران را مورد آزار و اذیت قرار می­دهند، از رحمت الهی ناامید هستند و هرگز به آن نمی­رسند، در نتیجه جایگاهشان دوزخ خواهد بود؛ چنانچه امام صادق”علیه السلام” در این رابطه فرمود:

چون روز قیامت شود، منادی از جانب خداوند فریاد می‌زند و می‌گوید: آنانکه از دوستان من روگردانده بودند کجایند؟ گروهی بر می‌خیزند که رخسارشان گوشت ندارد، پس گفته شود، این‌ها کسانی هستند که به مؤمنین آزار رسانده و با آنان دشمنی و عناد ورزیده‌اند و در امور دینی آنها را با تندی سرزنش کرده‌اند، سپس دستور داده می‌شود که آنها را به دوزخ ببرند. [۴۱]

 آری عاقبت آزار رساندن به دیگران نه تنها رفتن به دوزخ است، بلکه در دوزخ شدیدترین عذاب­ها برای کسانی خواهد بود که گرفتار این رذیله بوده­اند؛ چنانچه امام صادق”علیه السلام” خطاب به یکی از اصحابشان [زراره] فرمود:

آیا خبر ندهم تو را به سخت‌ترین مردم از حیث عذاب در روز قیامت؟ عرض کردم بیان فرمایید [که بسیار طالبم]. فرمود: آن کسی است که به ضرر مؤمن کمک نماید اگر چه به یک کلمه باشد. سپس فرمود: آیا میل داری سخت‌تر از آن را بگویم؟ عرض کردم آری، فرمود: سخت‌تر از آن کسی است که از گفتار و کردار مؤمن عیب‌جویی نماید. سپس به او فرمود جلو بیا و چون نزدیک شد، فرمود: به خدای یکتا و به رسول او و به ولایت ما اهل بیت ایمان نیاورده کسی که مؤمنی برای حاجتی نزد او بیاید و او گشاده‌رویی نکند و با وجود توانایی حاجت او را بر نیاورد و اگر قرض بخواهد به او ندهد. اگر مردم می­دانستند که مؤمن چه مقامی نزد خدا دارد، هر آینه برای تعظیمش گردن خم می­کردند، به درستی که خداوند به جهت شرافت و تکریم مؤمن اسم او را از اسم خود «المؤمن» مشتق فرموده است، همانا مؤمن در قیامت شفاعت می­کند و امان از عذاب به گناهکاران می­دهد، پس خداوند شفاعت او را می‌پذیرد و امان او را قبول می­کند. [۴۲]

روش برخورد با آزار و اذیت دیگران

زندگی اجتماعی هرگز به دور از اذیت و آزار دیگران نیست. برخی از مردم به سبب علل درونی و بیرونی، روابط سالم هنجاری را نمی‌توانند در پیش گیرند و برخی دیگر به سبب مسائلی هر از گاهی از تعادل و سلامت رفتاری بیرون می‌روند و به اذیت و آزار دیگران می‌پردازند.

هرچند که اذیت و آزار دیگران از نظر اخلاقی امری ناپسند و نابهنجار در حوزهٔ رفتار اجتماعی است و حتی در برخی از موارد دارای بار حقوقی به معنای جرم و یا فقهی به معنای گناه است، ولی نمی‌توان امید داشت که همواره هر کسی در همهٔ شرایط به شکل طبیعی و سالم رفتار کند و رفتارهای آزاردهنده‌ای را در پیش نگیرد؛ از این‌رو در منابع دینی به راه کارهایی جهت مقابلهٔ با چنین رفتاری از ناحیهٔ دیگران در ضمن بیان اجر و پاداش شخصی که در برابر این آزار و اذیت‌ها بردباری می‌کند بیان شده است که ما در این قسمت به ذکر آنها می‌پردازیم:

بخش اول: روش برخورد با آزاردهندگان

هرچند یک سوی داستان به شیوهٔ اصلاح رفتاری شخص آزاردهنده باز می‌گردد ولی از آنجایی که آزار و اذیت همواره دو سویه است، شخص دیگر یعنی آزارشونده چگونه می‌تواند با این مسأله کنار آید و چه برخوردی باید داشته باشد؟ به نظر می‌رسد که برای هر یک از شرایط و نیز آزاردهندگان می‌بایست روش‌های خاصی را در پیش گرفت و نمی‌توان با یک روش خاص به نتایج مطلوب رسید. برخی از روش‌هایی که قرآن کریم در مقابله با آزار و اذیت دیگران بیان می‌کند عبارتند از:

۱. تهدید

 یکی از روش‌های بازدارنده آن است که آزاردهندگان را تهدید کرد؛ به این معنا که برخی از اذیت‌کنندگان تحت تأثیر تهدید، از رفتار ناشایسته و نابهنجار خود دست می‌کشند و رفتاری درست و سالم را در پیش می‌گیرند و از این‌روست که خداوند از روش تهدید برای جلوگیری از آزار زنان و مردان مؤمن به دست کافران و مشرکان بهره می‌گیرد و آنان را به عذاب سخت و یا مرگ تهدید می‌کند و می‌فرماید: (لَئِنْ لَمْ ینْتَهِ الْمُنافِقُونَ وَ الَّذینَ فی قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ وَ الْمُرْجِفُونَ فِی الْمَدینَهِ لَنُغْرِینَّکَ بِهِمْ ثُمَّ لا یجاوِرُونَکَ فی‌ها إِلاَّ قَلیلاً*مَلْعُونینَ أَینَما ثُقِفُوا أُخِذُوا وَ قُتِّلُوا تَقْتیلاً): [۴۳] اگر منافقان و بیماردلان و آنهایی که اخبار دروغ و شایعات بی‌اساس در مدینه پخش می‌کنند دست از کار خود بر ندارند، تو را بر ضدّ آنان می‌شورانیم، سپس جز مدّت کوتاهی نمی‌توانند در کنار تو در این شهر بمانند! و از همه جا طرد می‌شوند و هر جا یافته شوند گرفته خواهند شد و به سختی به قتل خواهند رسید!

۲. صبر

 گاه تهدید نتیجه‌ای نمی‌بخشد و اشخاص جسورتر و بی‌باک‌تر از آن هستند که از تهدید به ویژه تهدیدهایی که به نظر آنان نادرست و یا ناممکن می‌باشد، بترسند و رفتار خود را تغییر دهند. در این صورت یکی از روش‌های برخورد با اذیت و آزار آن است که شکیبایی و صبر را پیشه کرده و منتظر فرصتی مناسب برای ادب کردن آزاردهنده باشیم

از آنجایی که صبر در انظار بسیاری از مردم امری منفی تلقی می‌شود، می‌بایست گفت که صبر و شکیبایی نه تنها امری منفی و رفتار و واکنش منفی نیست، بلکه می‌تواند بسیار کارساز باشد؛ زیرا همان اندازه که توان و قدرت باطنی شخص را افزایش می‌دهد، همان اندازه می‌تواند شخص آزاردهنده را خسته کند؛ چرا که بی‌نتیجه بودن آزار و عدم واکنش عصبی و احساسیِ شخص آزاردیده، می‌تواند آزاردهنده را نومید سازد؛ زیرا بسیاری از آزاردهندگان به حوزهٔ عاطفی و احساسی شخص توجه دارند و می‌خواهند با آزار و اذیت، وی را در تنگناهای عصبی قرار داده و واکنش احساسی و عاطفی او را بر انگیزند.

بنابراین بهره‌گیری از روش صبر و شکیبایی و عدم واکنش‌های تند و عصبیِ برخاسته از عواطف هیجانی می‌تواند شخص آزاردهنده را ناکام و نومید سازد و دست از اذیت و آزار بردارد؛ چنانچه قرآن کریم می‌فرماید: (وَ لَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکتَابَ مِنْ قَبْلِکمْ وَ مِنَ الَّذِینَ أَشْرَکوا أَذًی کثِیرًا وَ إِنْ تَصْبِرُوا وَ تَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِک مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ): [۴۴] و از کسانی که پیش از شما به آنان کتاب داده شده و [نیز] از کسانی که به شرک گراییده‌اند، [سخنان دل] آزار بسیاری خواهید شنید، و [لی] اگر صبر کنید و پرهیزگاری نمایید، این [ایستادگی] حاکی از عزم استوار [شما] در کارهاست.

۳. عفو و گذشت

 از دیگر روش‌هایی که قرآن کریم برای مقابله و برخورد با آزار و اذیت‌های دیگران ارائه می‌دهد، گذشت و عفو نسبت به آنان است. خصوصاً اگر آزار و اذیت در گذشته بوده و زمانی بر آن گذشته باشد، این مطلب لازم و ضروری‌تر است. به دیگر سخن، بر هم زدن گذشته و بیدار کردن خاطرات تلخ آن، امری نادرست و به دور از احسان و گذشت می‌باشد و شخص می‌بایست نسبت به کسی که در گذشته وی را آزرده و اذیت نموده از باب کرامت در آید و حتی به او یادآوری هم نکند. این عملی است که حضرت یوسف”علیه السلام” با برادران خویش انجام می‌دهد و حتی گذشتهٔ ایشان را به یادشان نمی‌آورد.

۴. پرهیز از عوامل آزاررسانی

 پرهیز از علل و عواملی که موجبات آزاررسانی دیگران می‌شود خود یکی از روش‌هایی است که قرآن کریم بدان اشاره می‌کند و می‌فرماید: (یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِکَ وَ بَناتِکَ وَ نِساءِ الْمُؤْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلاَبِیبِهِنَّ ذلِکَ أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یؤْذَینَ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً): [۴۵] ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مؤمنان بگو: روسری‌های بلند خود را بر خویش فروافکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است [و اگر تا کنون خطا و کوتاهی از آنها سر زده توبه کنند] خداوند همواره آمرزندهٔ رحیم است.

خداوند در این آیهٔ شریفه به یک نمونه از علل آزار دیدن زنان اشاره کرده و می‌فرماید: بی‌حجابی زنان و تحریک عواطف و احساسات جنسی مردان می‌تواند خود عاملی برای اذیت و آزار ایشان شود. بنابراین می‌بایست در هر موردی با توجه به عوامل انگیزش احساسات آزاردهندگان رفتار کرد و کاری نکرد که احساسات آنان تحریک شده و موجبات آزاررسانی را فراهم آورد.

با این همه، گاه بهره‌گیری از این روش‌ها نمی‌تواند چندان کارساز باشد و می‌بایست نسبت به کنش‌های آزاردهندگان واکنش‌های مناسبی را اتخاذ کرد؛ از این‌روست که با توجه به تفاوت علل و انگیزه‌های آزاردهندگان و نیز شیوه‌ها و شدت و ضعف آزار و اذیت، می‌بایست روش و شیوه‌هایی را در نظر گرفت. از لعن و نفرین آزاردهندگان گرفته تا انذار ایشان به عذاب‌ها و کیفر سخت الهی در رستاخیز، تا اسارت، تا تبعید ایشان و تا اعدام و قتل آنان روش‌هایی است که قرآن کریم برای برخورد با آزاردهندگان بیان می‌کند. لکن بخش‌های اخیر چون اسارت و تبعید و قتل، در حوزهٔ قضایی و حقوقی قرار می‌گیرد و می‌بایست از طریق مراجع صالح عمل کرد و خودسرانه بدان دست نزد.

بخش دوم: اجر و پاداش تحمل آزار و اذیت دیگران

بهترین راه برای مقابلهٔ با آزار و اذیت دیگران، صبر و بردباری در مقابل رفتار ناشایست آنان می­باشد. البته باید توجه داشت صبر در اینجا به معنای پذیرش ظلم و ذلت دیگران نیست؛ چرا که پذیرش ظلم و ذلت در اسلام مورد نکوهش قرار گرفته است. همچنین ناگفته نماند که صبر در مقابل آزار و اذیت دیگران زمانی نیکو خواهد بود که منجر به جری شدن طرف مقابل، ضایع شدن حقوق دیگران و همچنین ضربه خوردن به احکام و مقررات اسلامی نشود، که در این صورت شخص صابر از اجر و برکات زیادی بهره­مند خواهد شد. به عنوان نمونه در روایات از این شخص با عنوان «پرهیزگار واقعی» یاد شده است؛ چنانچه در حدیثی از حضرت علی”علیه السلام” می­خوانیم: «مَنْ صَبَرَ عَلَی مُرِّ الْأَذَی أَبَانَ عَنْ صِدْقِ التَّقْوَی؛ [۴۶] هر کسی که بر آزار تلخ و مکروه صبر کند واقعیت پرهیزگاری را ظاهر کرده است».

برخی دیگر از شاخص­ترین آثار صبر در برابر آزار و اذیت دیگران عبارتند از:

۱. محشور شدن با ائمه”علیهم السلام”

 فردای قیامت هر انسانی با تعلقاتی که به آنها علاقه داشته اعم از افراد، اعمال و داشته‌هایش محشور می­شود. برای محشور شدن با اهل بیت”علیهم السلام” راه­های متعددی وجود دارد. یکی از آن راه­ها صبر در برابر اذیت­هایی است که در طریق تبعیت آنها متحمل می­شویم؛ چنانچه امام صادق”علیه السلام” می­فرماید: «أَ لَا تَعْلَمُ أَنَّ مَنِ انْتَظَرَ أَمْرَنَا وَ صَبَرَ عَلَی مَا یرَی مِنَ الْأَذَی وَ الْخَوْفِ هُوَ غَداً فِی زُمْرَتِنَا؛ [۴۷] آیا ندانسته‌ای هر که چشم به راه دولت ما باشد و بر آزار و ترسی که می‌بیند شکیبایی ورزد فردای قیامت در زمرهٔ ما محشور گردد».

 منظور از آزار و اذیت در این حدیث شریف، آزار و اذیتی است که مؤمنین در راه پیروی از ائمهٔ معصومین”علیهم السلام” متحمل می­شوند. در عصر غیبت نیز این پاداش نصیب شخصی می­شود که در راه تمسک به طریق امام زمان”علیه السلام” مورد آزار و اذیت و نیش و کنایه­های بدخواهان دین قرار می­گیرد.

 ۲. دستیابی به ابواب رحمت

همچنین یکی از راه­های رسیدن به رحمت الهی، صبر در برابر آزار و اذیت دیگران است. پیامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” در این زمینه می­فرماید: «یا عَلِی ثَلَاثٌ مِنْ أَبْوَابِ الْبِرِّ سَخَاءُ النَّفْسِ وَ طِیبُ الْکَلَامِ وَ الصَّبْرُ عَلَی الْأَذَی؛ [۴۸] ای علی! سه چیز از درهای خیر و رحمت است: دست‌بخشنده و خوش‌زبانی و صبر در برابر آزار و اذیت دیگران».

راه حل­های اسلام برای در امان ماندن از آزار و اذیت دیگران

دین اسلام برای در امان ماندن از آزار و اذیت دیگران چه راه حل­هایی ارائه داده است؟

پاسخ: در آموزه‌های دینی به مؤمنان سفارش شده است که ابتدا در رویکردی پیشگیرانه، رفتار خود را به گونه‌ای تنظیم کنند که انگیزه و یا زمینهٔ آزار و اذیت را برای دیگران فراهم نیاورند. به عنوان نمونه انسان می‌تواند با زبان نرم و ملایم بسیاری از افراد را به خود جذب کرده و خود را از آسیب آنها مصون بدارد. امام باقر”علیه السلام” در این‌باره می‌فرماید: «زبان کلید هر خیر و شری است، سزاوار است که مؤمن زبان را مانند صندوق سیم و زر قفل کند». همچنین پیامبر گرامی اسلام”صلی االه علیه و آله” فرمود: «خدا بر آن مؤمن رحمت فرستد که زبان را از هر شری نگه می‌دارد. این صدقه‌ای است که به خود می‌دهد». [۴۹]

بنابراین قبل از هر چیز، عملکرد خود انسان می‌تواند بهترین محافظ وی در برابر آزار و اذیت دیگران باشد. اما در عین حال برای در امان ماندن از شر افرادی که این روش در آنان تأثیرگذار نیست، با هر عملی می‌توان از خداوند خواست که او را از اذیت و آزار دیگران محافظت کند و دعاهای مأثوری نیز در این زمینه وجود دارد:

 ۱. صدقه: امام باقر”علیه السلام” فرمود: «آیا می‌خواهید شما را از چیزی آگاه کنم که با انجام آن سلطان و شیطان از شما دور شوند؟! أبو حمزه گفت: بفرمایید تا انجامش دهیم. امام”علیه السلام” فرمود: روز را با صدقه دادن آغاز کنید، که صدقه روی ابلیس را سیاه می‌نماید و شرّ آن روز سلطان ستمگر را بر شما بی‌اثر می‌کند. بر شما باد به دوستی و محبّت در راه خدا و همکاری در اعمال شایسته، که آن ریشهٔ سلطان و شیطان را قطع می‌کند. در آمرزش خواهی [استغفار] سماجت و اصرار کنید؛ چرا که استغفار موجب محو گناهان می‌شود». [۵۰]

دعا: امام سجاد”علیه السلام” در دعایی این‌گونه می‌فرماید: «وَ أَعِذْنِی وَ ذُرِّیَّتِی مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ، وَ مِنْ شَرِّ السَّامَّهِ وَ الْهَامَّهِ و الْعَامَّهِ وَ اللَّامَّهِ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شَیْطَانٍ مَرِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ سُلْطَانٍ عَنِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ مُتْرَفٍ حَفِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ ضَعِیفٍ وَ شَدِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ شَرِیفٍ وَ وَضِیعٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ صَغِیرٍ وَ کَبِیرٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ قَرِیبٍ وَ بَعِیدٍ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ مَنْ نَصَبَ لِرَسُولِکَ وَ لِأَهْلِ بَیْتِهِ حَرْباً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ، وَ مِنْ شَرِّ کُلِّ دَابَّهٍ أَنْتَ آخِذٌ بِناصِیَتِها؛ [۵۱] خدایا، مرا و ذریّه‌ام را از شیطان رجیم در پناه خود قرار ده و از آسیب هر گزندهٔ زهر دارنده و هر بیم و هراس و بلا و چشم زخم در امان دار، از شر هر شیطان سرکش و هر پادشاه ستمگر کینه‌توز، هر خدمتگذار غرق در ناز و نعمت، هر ناتوان و نیرومند، هر بلند پایه و فرومایه، هر خرد و کلان، هر نزدیک و دور و هر کس که علیه رسول تو و اهل‌بیتش به جنگ برخاسته، از جن و انس و هر جنبنده‌ای که زمامش به دست قدرت تو است، پناه ده.

پی نوشت ها

[۱]. سورهٔ احزاب: آیهٔ ۵۸.

[۲]. تفسیر نمونه: ذیل آیهٔ شریفه.

[۳]. تحف العقول: ترجمهٔ جنتی، ص ۶۳.

[۴]. کنزالعمال: ج ۲، ص ۳۱۹.

[۵]. بحارالانوار: ج ۱۶، ص ۵۲.

[۶]. مستدرک الوسائل: کتاب حج، باب ۱۲۵.

[۷]. اصول کافی: ج ۲، ص ۳۵۱.

[۸]. همان: ص ۳۵۳.

[۹]. همان: ج ۳، ص ۱۶۱.

[۱۰]. مستدرک الوسائل: کتاب حج، باب ۱۳۵.

[۱۱]. گناهان کبیره: ج ۲، ص ۳۰۴.

[۱۲]. مستدرک الوسائل: ج ۲، ص ۱۱۱.

[۱۳]. سورهٔ حجرات: آیهٔ ۱۱.

[۱۴]. کنزالعمال: ح ۸۳۲۸.

[۱۵]. اثنی عشریه: ص ۱۳.

[۱۶]. ثواب الاعمال و عقاب الاعمال: ص ۴۶.

[۱۷]. روضهٔ کافی: باب ۱۴۸، ص ۱۰۲.

[۱۸]. دعائم الاسلام: ج ۱، ص ۳۴۸.

 [۱۹]. اصول کافی: ج ۲، ص ۲۹۲.

[۲۰]. معانی الاخبار: ص ۲۷۱.

[۲۱]. من لایحضره الفقیه: ج ۱، ص ۲۶.

[۲۲]. تحف العقول: ص ۳۱۵.

[۲۳]. سورهٔ لقمان: آیهٔ ۱۹.

[۲۴]. اصول کافی: ج ۲، ص ۶۶۸.

[۲۵]. وسائل الشیعه: ج ۸، کتاب حج، باب ۸۶، ص ۴۸۸.

[۲۶]. بحارالانوار: ج ۱۷، ص ۲۰.

[۲۷]. منتخب میزان الحکمه: ص ۲۶۴.

[۲۸]. اخلاق اسلامی در نهج البلاغه: ج ۲، ص ۴۶۲.

[۲۹]. مستدرک الوسائل: کتاب حج، باب ۷۲.

[۳۰]. وسائل الشیعه: ج ۳، کتاب الشفعه، باب عدم جواز الاضرار بالمسلم، ص ۳۲۹.

[۳۱]. لئالی الاخبار: ج ۳، ص ۶.

[۳۲]. اصول کافی، ترجمهٔ مصطفوی: ج ۲، ص ۳۴۹.

[۳۳]. همان: ص ۳۴۸.

[۳۴]. مرآه العقول، مجلسی: باب العقوق، ج ۱۰، ص ۳۷۱.

[۳۵]. داستان­های بحارالانوار: ج ۱، ص ۴.

[۳۶]. وسائل الشیعه: کتاب نکاح، باب ۸۲، ص ۱۱۶.

[۳۷]. نهج البلاغه: نامهٔ ۳۱.

[۳۸]. بحارالانوار: ج ۱۶، ص ۱۴۲.

[۳۹]. بحارالانوار: ج ۲، ص ۱۰۳.

[۴۰]. ارشاد القلوب دیلمی: ج ۱، ص ۷۶.

[۴۱]. اصول کافی: باب ۱۴۵، ص ۴۷۰.

[۴۲]. ارشاد القلوب دیلمی، ترجمهٔ مسترحمی: ج ۱، ص ۱۷۶.

[۴۳]. سورهٔ احزاب: آیات ۶۰ و ۶۱.

[۴۴]. سورهٔ آل عمران: آیهٔ ۱۸۶.

[۴۵]. سورهٔ احزاب: آیهٔ ۵۹.

[۴۶]. غررالحکم: ص ۲۸۵.

[۴۷]. فروع کافی: ج ۸، ص ۳۷.

[۴۸]. تحف العقول، ترجمهٔ حسن زاده: ص ۱۴.

[۴۹]. همان: ص ۲۹۸.

[۵۰]. همان.

[۵۱]. صحیفهٔ سجادیه: ص ۱۱۴.

منبع: سید محسن دهنوی / واحد پژوهش مجمع جهانی صادقین”علیهما السلام”,

۰ ۰ رای ها
امتیازدهی به این نوشته

لطفا مطالب این وبسایت را با ذکر منبع و لینک مطلب منتشر کنید!

لینک کوتاه مطلب : https://nidamat.com/?p=32329

مطالب مرتبط
حمایت مالی از گناه شناسی

وَ جاهِدُوا بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ؛ وجهاد کنید در راه خدا با اموال و جانهایتان (توبه 41)

عزیزانی که تمایل دارند در اجر اخروی تعالی اخلاقیات در جامعه، نشر و تبلیغ احادیث و معارف اهل بیت علیهم السلام و انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، شریک باشند تقاضا میشود که ما را در پرداخت هزینه های جاری سایت گناه شناسی از قبیل هاست، پشتیبانی فنی ، تالیف و تولید پستها و… یاری فرمایند.

اشتراک ایمیلی در نظرات این پست
اطلاع از
جهت اطلاع از پاسخ دیدگاه، ایمیل شما منتشر نخواهد شد.
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
0
دوست داریم نظرتونو بدونیم، لطفا نظر بدهید.x