عاقبت دردناک حیوان آزاری
از قدیم گفته اند:
میازار موری که دانه کش است
که جان دارد و جان شیرین خوش است
یک خاطره دیروز یکی از رفیقها شنیدم خیلی تعجب داشت میخوام برای شما هم بگویم، گفت که ما در سفر بودیم و پیاده شدیم تو پارکی جایی، خوب آتش روشن کرده بودند که کار درستی هم نیست برای بلال یا کباب یا گرم کردن غذا و غیره. میگفت ما هم چند متر عقبتر با خانواده نشستیم آنها هم یک گروه دیگری نشسته بودند. دیدم آنها یک بچه دارند یک حیوان را گرفته آن حیوان را هی میبرد دم آتش حیوان میترسد، باز عقب میآورد و دومرتبه میبرد نزدیک آتش، آن حیوان را با آتش میترساند. من رفتم گفتم آقاجان این پسر شما این حیوان را به دست گرفته هی می برد نزدیک آتش و اذیت میکند، حیوان جیغ میزند، آزادش کنید، نترسانید حیوان را.
گفت: به شما ربطی ندارد و حیوان را از بچه گرفت کلهاش را کند و انداخت داخل آتش!
گفتم: عجب آدم سنگدلی است! عجب بیرحم است! من سفارش به حق میکنم، توصیه به حق میکنم، میگویم حیوان را اذیت نکن، حیوان جان دارد!
خلاصه میگفت خیلی داغون شدم از بیادبی این مرد قلدرِ پست.
اینها تفریحشان را کردند و رفتند ما هم بعد از چند دقیقهای رفتیم. در جاده دیدیم هی اشاره میکنند که بایستید ترافیک شده است. کمی جلوتر رفتیم دیدیم یک ماشین آتش گرفته است و همه سرنشینان آن جزغاله شده اند، پیاده شدیم دیدیم آن کسی است که آن حیوان را داخل آتش انداخت.
حیوان را داخل آتش انداخت و این اتفاق برایش افتاد.
این مسئله مهمی است تمام درختان و حیوانات سبحان الله میگویند، هستی در حال عبادت است همه در حال قنوت اند، پس چرا حیوان بیگناه را بخود میسوزانید؟!