بلای کربلا
برای دیدن تصویر در اندازه واقعی روی آن کلیک کنید!
ای شقایقهای آتش گرفته !
دل خونین ما شقایقی است که داغ شما را بر خود دارد .
آیا آن روز نیز خواهد رسید
که بلبلی دیگر در وصف ما سرود شهادت بسراید؟
اگر قبرستان جایی است که مردگان را در آن به خاک سپرده اند ، پس ما قبرستان نشینان عادات و روزمرّگی ها را کی راهی به معنای زندگی هست ؟
اگر مقصد پرواز است ، قفسِ ویران بهتر . پرستویی که مقصد را در کوچ می یابد از ویرانی لانه اش نمی هراسد .
من هرگز اجازه نمی دهم که صدای حاج همّت در درونم گم شود . این سردار خیبر ، قلعه قلب مرا نیز فتح کرده است .
رنج ، آرامگاهی است که جوهر وجود انسان را از غیر او جدا می کند .
جاذبه خاک به ماندن می خواند، و آن عهد باطنی به رفتن … عقل به ماندن می خواند ، و عشق به رفتن . . . و این هردو را خداوند آفریده است تا وجود انسان ، در آوارگی و حیرت میان عقل و عشق معنا شود .
و هیچ کس را تا به بلای کربلا نیازموده باشند ، ازین دنیا نخواهند برد .
هر شهید کربلایی دارد که خاک آن کربلا . . . تشنه خون اوست ، و زمان انتظار می کشد تا پای آن شهید بدان کربلا رسد و آنگاه . . . خون شهید ، جاذبه خاک را خواهد شکست و ظلمت را خواهد درید و معبری از نور خواهد گشود و روح اش را از آن ، به سفری خواهد برد که برای پیمودن آن هیچ راهی جز شهادت وجود ندارد.
خانه ، خانه الفت های دنیایی است ؛ کوچه ، کوچه تعلقات است ؛ و شهر مهبط عادات . شهدا انیس حق اند و در زمین ، خود را از خانه انس ، دور افتاده می بیند و … دلتنگ اند . اینجا ، انس حضور ؛ اجر آوارگی برای حق است . . . آوارگی . آنها در آسمان دنیا ، همچون راه شیری کهکشان ، قبله را نشان کرده اند . امّا . . . زمین ، وارونه آسمان است و کعبه نیز ، در سیطره حرامیانی است که کمین کرده اند تا حرمتِ حرمِ امن را با خون تو بشکنند و اینچنین ، لا جرم . . . راه از کربلا می گذرد.
پذیرفته اند جهان دهکده ای است . . .
این همان دهکده ای است که در آن مردمان را به یک صورت واحد ، قالب می زنند و هیچ کس نمی تواند از قبول مقتضیات تمدن تکنولوژیک ، سر باز زند.
این همان دهکده ای است که بر سر ساکنانش آنتن هایی روئیده است که یکصد و پنجاه کانال ماهواره ها را مستقیماً دریافت می کنند.
این همان دهکده ای است که در آن روبوت ها عاشق یکدیگر می شوند .
این همان دهکده ای است که در تلویزیونهایش دختران شش ساله را آموزش جنسی می دهند .
این همان دهکده ای است که در آن گوسفندهایی با سر انسان و انسانهایی با سر خوک به دنیا می آیند .
این همان دهکده ای است که در آن دویست و چهل و شش نوع تجاوز جنسی رواج دارد . . .
امّا عجب اینجاست که بازهم این همان دهکده ای است که در زیر آسمانش بسیجیان ، بر رملهای فکّه زیسته اند ،
همان دهکده جهانی که در نیمه شبهایش ماه ، هم بر کازینوهای لاس و گاس تابیده است
و هم بر حسینیه دوکوهه و گورهایی که در آن بسیجیان از خوف خدا و عشق به او گریسته اند .
دنیای عجیبی است ، نه ؟!
هنر آن است که بمیری پیش از آنکه بمیرانندت ؛ و مبدأ و منشأ حیات ، آنانند که اینچنین مرده اند .
پیام بسیجی اطاعت است ،
اطاعتی که از عشق به ولایت برمی خیزد .
قلمرو حاکمیت شیطان ، ضعف و ترس انسانهاست . اگر می خواهی جهان را از کف او خارج کنی ، نباید بترسی .
آیینه شدن ، کارِ نه هر شیشه شکسته غبار گرفته ای است ؛ از خود گذشتگی ها می خواهد ؛ که تا از خود گذشته نشوی ، نور خدا در تو جلوه نمی کند .
ما از سوختن نمی ترسیم که پروانه های عاشق نوریم و هرجا که نور ولایت است گرد آن حلقه می زنیم .
اگر می خواهی حزب الله را بشناسی این چنین بشناس : او اهل ولایت است ، عاشق امام حسین(ع) است و از مرگ نمی هراسد . سلام بر حزب الله .
راه ما به سوی قدس که نخستین معراج تکامل انسان است ، راهی کربلایی است و راه کربلا ، راهیست که با تحمل مشقّات و از خود گذشتگی همراهست .
و مگر از درون این خاک ، اگر نردبامی به آسمان نباشد ، جز کرم هایی فربه و تن پرور بر می آید؟
پرستو را با گرما عهدی است که هر بهار تازه می شود . وطن پرستو ، بهار است و اگر بهار ، مهاجر است ؛ از پرستو مخواه که بماند .
امام (ره) به ما آموخت که انتظار ، تنها در مبارزه است و این بزرگترین پیام او بود . پس از او ، اگر باز هم امیدی ما را زنده می دارد ، همین است .
وای بر آنکس که در صحرای محشر سر از خاک بردارد و نشانه ای از معرکه جهاد در بدن نداشته باشد.
ما میرسیم به انرژی هستهای و برازنده ما هم هست. اما قدرت در جای دیگر رقم خواهد خورد. قدرت در ایمان و پنجههای بسیجیهاست. ایمان و وحدت آنها را اگر بگیرند، از درون میپاشد. انرژی هستهای در جگر اینها است. در ایمان اینهاست؛ وگرنه پاکستان و هندوستان هم دارند.
چه جنگ باشد و چه نباشد ، راه من و تو از کربلا می گذرد ، باب جهاد اصغر بسته شد ، باب جهاد اکبر که بسته نیست !
مبادا غافل شویم و روزمرگی ما را از حضور تاریخی خویش غافل کند .
گمنامی فقط برای شهرت پرستها دردآور است و گرنه همه اجر ها در گمنامی است.
شهید آوینی ره