گناه خود کشی
امام محمد باقر (علیهالسلام):
مؤمن به هر بلائی گرفتار میشود و به هر نوع مرگ و میری از دنیا میرود اما (هیچ وقت) دست به انتخار و خودکشی نمیزند.
إنَّ المُؤمِنَ یَبْتَلی بِکُلِّ بَلِیَّهٍ وَ یَموتُ بِکُلّ میتَهٍ اِلاّ اَنَّهُ لایَقتُلُ نَفسَه.
(فروع کافی، ج ۳، ص ۱۱۲)
سلام
از پاسخ سوال اول بسیار متشکرم
ولی در مورد پاسخ سوال دوم کمی جای فکر دارد
خداوند در آیه ۱۰۷ سوره انعام می فرماید: وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ مَا أَشْرَکُوا وَمَا جَعَلْنَاکَ عَلَیْهِمْ حَفِیظًا وَمَا أَنْتَ عَلَیْهِمْ بِوَکِیلٍ (و اگر خدا مى خواست آنان شرک نمى آوردند و ما تو را بر ایشان نگهبان نکرده ایم و تو وکیل آنان نیستى)
و در آیه ۷ سوره مبارکه بقره می فرماید: خَتَمَ اللَّهُ عَلَى قُلُوبِهِمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَهٌ وَلَهُمْ عَذَابٌ عَظِیمٌ ﴿۷﴾ (خداوند بر دلهاى آنان و بر شنوایى ایشان مهر نهاده و بر دیدگانشان پرده اى است و آنان را عذابى دردناک است (۷)
میشه یکم در مورد این آیات توضیح بدهید. آخه چطور ممکن که خدا گمراهی ما را بخواهد و ما را در مسیر نادرست قرار بدهد مگر خداوند سرنوشت ما را تعیین نمی کند؟ پس اگر این طور است خوب همه ما را در مسیر درست قرار بدهد تا به بهشت راه یابیم.
و در مورد آیات ۶ و ۷ سوره بقره خداوند متعال می فرماید که من هستم که تمامی اعضایشان را پوشانده ام و آن ها را در جاهلیت قرار داده ام. مگر این طور می شود که خدا این را برای بندگانش بخواهد.
البته باید بگویم هدفم از این سوال ها فقط کسب علم و تفکر است و هیچگاه گمراه نیستم.
سلام علیکم
با توجه به تفاسیر آیات و شان نزول آنها خداوند گمراهی را برای کسانی می خواهد که خودشان می خواهند در گمراهی باشند به عبارت دیگر مشیّت و خواستِ خداوند دو گونه است: خواست تشریعى و خواست تکوینى. خداوند از نظر تشریعى، هدایتِ همهى مردم را می خواهد و لذا پیامبران و کتب آسمانى را فرستاده است، امّا از نظر تکوینى خواسته است که مردم بر اساس اراده و اختیار خود، راه را انتخاب کنند، نه آنکه مجبور به پذیرش دین باشند.
آیه اول می خواهد بگوید اگر خدا می خواست تکوینا مجبور می کرد به هدایت که در این صورت بهشت و جهنم معنی نداشت. این آیه از قبیل دعا و استغفار حضرت نوح (علیه السلام) برای فرزندش یا حضرت ابراهیم(علیه السلام) برای عمویش آذر است که خداوند از آن منع کرد.
یعنی ای پیامبر غصه اینها را که نمی پذیرند را نخور و اینقدر خودت را برای هدایتشان به زحمت نینداز وظیفه ات فقط ابلاغ است هدایت کار خداست که آن هم در صورت وجود شرایط انجام می شود ۱. ابلاغ ۲. پذیرش از طرف خود آن فرد.
آیه دوم هم اشاره به سنت استدراج خداوند دارد که می توانید سرچ منید و مفصل معنی اش را بخوانید.
اجمالا به این معناست که کسانی که حجت بر آنها تمام شده و حقیقت را نپذیرفته اند به خواست خداوند و به تدریج در گمراهی غوطه ور تر خواهند شد.
ممنون از پاسختان
موفق باشید ان شاءالله
سلام حاج آقا
یک سوال داشتم و به پاسخ فوری نیز نیاز داشتم ولی نمی دانستم کجا مطرح کنم و این جا مطرح کردم.
خداوند متعال بارها و بارها در کتاب خود قرآن کریم یادآور شده است که تمامی افراد مرگ را می چشند و هیچ کس نمی میرد جز اینکه من بخواهم. در جای دیگری از قرآن می فرماید که سرنوشت تمامی افراد به دست من است و من تصمیم می گیرم که کی به راه راست هدایت شود و کی نشود و بهشت و جهنم را من برای افراد تضمین می کنم و و من هستم که افراد راه به صراط مستقیم هدایت می کنم.
خوب حال اینجا دو سوال مطرح می شود
اول اینکه که اگر تمامی افراد چشنده مرگ هستند و هیچ کس جزء به اذن خدواند متعال نمی میرد، پس چرا کسانی را که خودکشی می کنند به جهنم وارد می شوند و از نعمت بهشت محروم نیز می شوند؟ اگر خداوند سرنوشت ما را تعیین کرده است پس (اعوذبالله) حقی نیز بر ما ندارد و باید همه ما را در آخر وارد بهشت کند که این دقیقا بر خلاف قرآن است.
دوم اینکه با توجه به آیات قرآن کریم این طور استدلال می شود که که خدا می خواهد که ما مشرک و کافر شویم و به جهنم راه یابیم. پس اگر این طور است چرا بنده گناه کار را وارد جهنم می کنند. بنده که حقی بر خود نداشته ام و خداوند سرنوشت من را تعیین کرده است و من را در صراط مستقیم قرار نداده است.
البته باید بگویم بنده مرتد نیستم و واجبات دینی ام را نیز انجام می دهم و بسیار متدین هستم.
با تشکر از شما به خاط پاسختان
و همچنین به خاطر وب سایتی که دارید که با آن نسل جوان را آگاه می کنید.
سلام علیکم و رحمه الله
پاسخ سوال اول شما:
«(وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ کِتَابَاً مُؤَجَّلاً وَمَن یرِدْ ثَوابَ الدُّنْیا نُؤْتِهِ مِنْهَا وَمَن یرِدْ ثَوَابَ الآخِرَهِ نُؤْتِهِ مِنْهَا وَسَنَجْزِی الشَّاکِرِینَ)؛۱ هیچ کس جز به فرمان خدا نمیمیرد، که خدا مرگ را مقرر شده معین کرده است و هر کس پاداش این جهان را بخواهد از آن به او خواهیم داد.»
این آیه شریفه به مسأله مرگ و قطعی بودن زمان مرگ اشاره میکند. برای فهم آیه باید مسأله اجل مرگ را توضیح بدهیم.
واژه اجل به معنای مدت معین و آخرین مدت است؛ مدتی که برای چیزی مشخص میکنند. اجل و مرگ در قرآن دو نوع است؛ غیرحتمی و حتمی.
الف. أجل غیرحتمی: همان مرگ مشروط است. یعنی گاهی مرگ انسان وابسته به یک شرایطی است که اگر آن شرایط تحقق یابند، مرگ فرا میرسد. این نوع مرگ قابل تأخیر است. مثلاً طبق روایات برخی عوامل در آن مؤثرند، مثلاً اگر کسی صلهرحم بکند، عمرش طولانی میشود یا اگر انسان بهداشت را رعایت بکند عمر زیادتری پیدا میکند وگرنه عمرش کمتر میشود. بنابراین برخی از مسائل عادی مثل رعایت احتیاط در رانندگی، رعایت مسائل بهداشتی یا برخی مسائل معنوی مثل صدقه، صله رحم و… اینها میتوانند مرگ معلق و أجل مشروط را جلو یا عقب ببرند. در سوره نوح میخوانیم: «(یغْفِرْ لَکُم مِّن ذُنُوبِکُمْ وَیؤَخِّرْکُمْ إِلَی أَجَلٍ مُسَمَّی)؛۲ تا بخشی از پیامدهای (گناهان) تان را برای شما بیامرزد، و (مرگ) شما را تا سرآمد معینی به تأخیر اندازد.»
ب. اجل و مرگ حتمی: مرگی که در وقت معین خود حتماً میآید و همه انسانها خواهند مُرد. این یک قانون ثابت در نظام خلقت است؛ و در برخی آیات به آن اشاره شده است، از جمله «(هُوَ الَّذِی خَلَقَکُم مِن طِینٍ ثُمَّ قَضَی اَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمّی عِندَهُ۳) اجل مسمی به هیچ شکل قابل تغییر نیست. «وَمَا کَانَ لِنَفْسٍ أَن تَمُوتَ إِلَّا بِإِذْنِ اللّهِ کِتَابَاً مُؤَجَّلا۴ این آیه هم به اجل مقرر شده اشاره دارد.
توضیح بیشتر:
انسان به صورت عادی میتواند مثلاً ۷۰ سال عمر کند، به شرط اینکه بیمار نشود، در رانندگی بیاحتیاطی نکند، غذاهای بهداشتی مصرف بکند، گناهی نکند که گرفتار أجل زودرس شود و…
با توجه به این مقدمه میگوییم، شکی نیست که خواست خدا مؤثر است. منتها خداوند دو نوع خواست دارد:
۱. خواست حتمی که ظرفیت نهایی جسم انسان است. (کُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَهُ الْمَوْتِ) همه خواهند مُرد.
۲. أجل معلق و مشروط که به شرایط بستگی دارد و طبق شرایط کم و زیاد میشود.
بنابراین هر دو اراده خداوند است، در عین حال اراده خداوند با اختیار انسان منافات ندارد. در برخی موارد دین اعلام کرده است که اگر کسی گناهی انجام بدهد، أجلش جلو میافتد و اگر صله رحم بکند اجلش به تأخیر میافتد. برخی را هم عقل و علم انسان درک میکند، مثلاً اگر در رانندگی بیاحتیاطی بکند أجل جلو و اگر احتیاط بکند، به تأخیر میافتد. أجل معلق هم منوط به اراده الهی، منتها مشروط به شرایطی است و از این قبیل است کسی که خودکشی می کند وی اجل خودش را با توجه به اختیاری که خداوند به وی داده است جلو انداخته است. و طبق احادیث و روایات مستحق عذاب است.
۱. آل عمران، ۱۴۵.
۲. نوح، ۴.
۳. انعام، ۲.
۴. آلعمران، ۱۴۵.
پاسخ سوال دوم:
به کجای قرآن استدلال می شود که خدا می خواهد که ما مشرک و کافر شویم و به جهنم راه یابیم؟؟؟؟
اتفاقا آنچه که از مجموع آیات بدست می آید این است که خواست خدا(به معنی مطلوب خداوند) این است که همه وارد بهشت شوند.
خداوند متعال سرنوشت انسانها را با توجه به کردار و رفتار آنها تعیین می کند، برخی از سرنوشت ها مطلوب خداست و برخی مطلوب خدا نیست، آنچه که مطلوب خداست را ما موظفیم به خدا نسبت بدهیم و بگوییم که خدا خواسته و کمک کرده و عاقبت به خیر کرده و آنچه که مطلوب خدا نبوده را موظفیم که بگوییم خد بنده این بلا را برسرش آورده است.
در مورد گناه و عمل خیر هم همین است، گناه را خود بنده مرتکب شده و کار خیر را خدا خواسته و توفیق داده
در حالی که واقعیت این است که هر کاری را انسان با اختیار خودش و البته با اختیار و انتخابی که خداوند به وی داده است انجام می دهد فقط فرقش این است که گاهی این انتخاب با خواست و مطلوب خدا وند همراه است و گاهی چنین نیست.
نکته آخر اینکه ما هم از شما بخاطر حضور گرمتان متشکریم
این گونه پرسشها نشانه انتخاب آگاهانه شما و مقدمه رسیدن به ایمان و یقین کامل و از روی فکر و اندیشه است.
به یاری خداوند متعال
یا علی