توصیه اسلام به صبر در برابر آزار و اذیت همسایه
حسن همسایگی این نیست که به همسایه آزار نرسانی، بلکه حسن همسایگی آن است که در برابر آزار همسایه شکیبا باشی.
در منابع اسلامی علاوه بر نهی از همسایه آزاری، بر تحمل و صبر در برابر آزار همسایگان نیز تأکید شده است. «بردباری نشان دادن در مقابل آزار همسایگان» از نشانههای انسان باایمان و همسایه خوب و خوشرفتار معرّفی شده است.
پس از فتح مکّه، رسول اکرم صلیالله علیه و آله و سلم در حالی به دشمنان خود امان داد که آنان همسایگانی نامناسب بودند؛ رسالتش را تکذیب کردند و با فشار، اذیت، تبلیغات منفی و تهدیدات روزافزون، آن فرستاده الهی را از خانمانش جدا کردند و چون به مدینه هجرت نمود، با وی و همراهانش به نبرد پرداختند.
امام کاظم علیهالسلام میفرماید:
«لیسَ حُسْنُ الجَوارِ کَفَّ الأَذی، وَلکِنْ حُسْنُ الجَوارِ الصَّبْرُ عَلی الْأَذی».[۱]
حسن همسایگی این نیست که به همسایه آزار نرسانی، بلکه حسن همسایگی آن است که در برابر آزار همسایه شکیبا باشی.
شبیه این روایت در مستدرک الوسائل، از امام علی علیهالسلام نیز نقل شده است. در این کلام، حضرت علی علیهالسلام، همسایگان را در برابر آزار همسایه به خویشتن داری دعوت کرده است تا ضمن کاهش فاصلهها و تنشها، نوعی امربهمعروف نیز صورت گیرد و سبب تغییر در رفتار طرف آزاردهنده شود.
امام علی علیهالسلام در این کلام، هم میخواهد اهمیت و جایگاه همسایه را گوشزد کند و هم زمینه رشد معنوی همسایگان را فراهم سازد. البته این بدین معنا نیست که امام همسایه آزاری را تأیید کرده یا آزار رساندن به دیگران و همسایگان را مجاز شمرده است؛ زیرا روایتهای زیادی وجود دارد که بهشدت همسایه آزاری را نفی میکنند.
تحمل آزار همسایه نیز بدین معنا نیست که انسان، مظلوم واقع شود و خود را اسیر بداند، بلکه آنگونه که گفته شد، امام راهکار اصلاحی را تا جایی که زمینه اصلاح طرف مقابل باشد، ارائه میکند و اگر همسایه آزار، از این اخلاق فروتنانه همسایه، سوءاستفاده کند، بهیقین، باید با آن برخورد کرد. در سیره رسول اکرم صلیالله علیه و آله این مطلب نیز بازگو شده است.
در اصول کافی نقل شده است که:
یکی از اصحاب، همسایهای تندخو و مردمآزار داشت. آن مرد از اذیتهای بیشمار وی به ستوه آمد و تصمیم گرفت شرح این شوکران را در محضر رسول اکرم صلیالله علیه و آله و سلم باز گوید. پیامبر صلیالله علیه و آله و سلم به او توصیه نمود با رفق و مدارا در اصلاح اخلاق و رفتار ناپسند این همسایه بکوشد. مرد صحابی به سخنان پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم عمل کرد، ولی آن مرد مغرور همچنان بر تعدّی خود افزود و رفتار ناستوده خویش را شدّت بخشید. صحابی بار دیگر به محضر پیامبر رفت و نتیجه معکوس تلاش خود را برای آن حضرت باز گفت و توضیح داد که زندگیاش در آن خانه قابل تحمّل نمیباشد و کوچ کردن به منزلی دیگر و دور ماندن از جوار مسجد و محروم شدن از شنیدن بانگ اذان بلال، برای او دشوار است. این بار چون حضرت محمد صلیالله علیه و آله و سلم شکوه این مرد مسلمان را بشنید و پریشانحالی او را بدید، فرمود: «روز جمعه، وقتی مردم بهسوی نماز جمعه میروند، وسایل و اسباب خویش را بیرون بریز و در رهگذر مردم قرار بده تا همه آنان که به نماز میروند، این صحنه را ببینند. وقتی علت را میپرسند، ماجرا را به آنان بگو.»
شاکیِ آشفتهحال چنین کرد و اثاث خانه خود را در کوچه قرار داد! رهگذران، گرد او اجتماع کردند و از ماجرایی که موجب این برنامه شده بود، سؤال کردند، او نیز از اذیت و فشارهای روحی ناشی از آزار همسایه لب به سخن گشود و زبان به شکوه باز کرد. مسلمانان چون به قصّه پر غصّه او گوش دادند، سیل نفرین، توبیخ و ملامت برای آن همسایه مردمآزار روانه کردند و بانگ برآوردند که: خدایا! بر او لعنت فرست. پروردگارا! او را از منزلش آواره کن.
همسایه متجاوز که دانست فریاد مردم به لعن و سرزنش بلند شده و همسایهاش از شرّ او در رهگذر مردم مسکن گزیده، سراسیمه بهسوی محلّ استقرار شاکی خویش شتافت و سر و رویش را بوسه داد و زبان به عذرخواهی گشود. در آغاز، همسایه رنج دیده به التماس او اعتنایی نکرد تا آن که مرد سخت بگریست و چون تضرّع او با سیلابی اشک توأم گردید، بر وی رحم و شفقّت آورد و اثاث خویش را به منزل برد و از آن زمان، صلح و صفا میان این دو همسایه حاکم گردید. مهر و محبّت، قلوبشان را به هم پیوند داد و هیچگاه کسی شکایتی از این دو همسایه ندید و کدورتی در میان آنان مشاهده نشد.[۲]
بر این اساس، تحمل آزار همسایه تا مرحلهای، پسندیده و از نشانههای حسن همسایگی است، ولی هرگاه از حد گذشت، دیگر سکوت و تحمل جایی ندارد و باید با شدت بیشتری امربهمعروف کرد.
فقهای مسلمان، این فرمان حکیمانه نبوی را ازجمله وسایل داوری و اصلاح شناختهاند؛ یعنی دفع ظلم به «تدبیر شرعی و عقلی» مباح است. آری این حکم، نمونه یک تدبیر حکیمانهای است که شخص متجاوز را به ترک رفتار مذموم خویش ملزم میسازد؛ و در این میان، وسایلی که بدین منظور به کار میرود، هیچکدام سختتر از هیجان عمومی و خشم اجتماعی نیست؛ چراکه مقام و موقعیت شخص خاطی را در معرض انهدام قرار میدهد.
[۱]. کافی، ج ۲، ص ۶۶ ۷، ح ۹.
[۲]. کافی، ج ۲، ص ۶۶۸ و بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۸۴؛ سفینهالبحار، ج ۱، ص ۹۶؛ المحجّه البیضاء، ج ۳، ص ۴۲۷.